تحلیل زیارت و پیاده روی اربعین توسط رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه‌ای

زمانی که هنوز مراسم اربعین، به شکوه امروز شکل نگرفته بود، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در تاریخ ۵۲/۱۲/۲۴ (روز جمعه ۲۰صفر سال ۱۳۹۴ هجری قمری) در جریان سلسله جلساتی در مسجد امام حسن علیه‌السلام در مشهد مقدس که به شرح و تفسیر خطبه‌های نهج‌البلاغه اختصاص داشت، به‌مناسبت تقارن با شب اربعین حسینی، تحلیلی تاریخی و جامع از چرایی اهمیت زیارت اربعین ارائه دادند. متن این بخش از سخنان ایشان در سایت خامنه‌ای دات آی آر به آدرس https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=40753 نشر یافته است.

ادامه مطلب »

مبارزه پیامبر و اسلام با خرافه گرایی در مرگ فرزندشان

پس از وفات فرزند پیامبر، ابراهیم، هم‌زمان با خورشیدگرفتگی، برخی مسلمانان این رویداد را نشانه حقانیت پیامبر دانستند. پیامبر این باور را رد کردند و تأکید نمودند اسلام با خرافه‌گرایی مبارزه می‌کند، حتی اگر پذیرش خرافه باعث گرایش مردم به دین شود.

ادامه مطلب »

ترویج خرافه توسط ساواک

ساواک پس از انقلاب شایعه «عکس امام در ماه» را منتشر کرد تا انقلابیون را خرافی نشان دهد، اما علما و انقلابیون مقابل این جریان ایستادند و تأکید کردند که اسلام برای گسترش عقلانیت آمده است

ادامه مطلب »

آیه تبلیغ و ضرورت حکومت اسلامی

اگر پیغمبر‏ ‏اکرم(ص) خلیفه تعیین نکند، فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ‏‎[۲]‎‏. «رسالت» خویش را به پایان نرسانده‏ ‏است. ضرورت اجرای احکام و ضرورت قوۀ مجریه و اهمیت آن در تحقق رسالت و ایجاد‏ ‏نظام عادلانه ای که مایۀ خوشبختی بشر است سبب شده که تعیین جانشین مرادف اتمام‏ ‏رسالت باشد.

ادامه مطلب »

خرافات رایج در زمان جاهلیت

در دوران جاهلیت خرافات در اوج خودش بود

وقتی مرد برای یک سفر تجاری می رفت رو یکی از درختای خونه اش یک نخی رو گره می زد اگر وقتی برمی گشت گره همون طور بسته مونده بود معلوم می شد خانمش بهش خیانت نکرده اما اگر گره باز شده بود معلوم می شد خانم خیانت کرده در بسیاری از مواقع خانم رو می کشتند

ادامه مطلب »

تشکیل فرقه وهابیت

مستر همفر رو فرستادند یک فرقه از دل اهل سنت بکشه بیرون مستر همفر رفت توی عربستان تو حجاز شروع کرد گشتن یک نفر که سودای حکومت داشته باشه رو پیدا کرد، این شخص شاگرد نجاری بود به نام محمد بن عبدالوهاب این رو جذب کرد می‌نشست ساعت ها باهاش گفتگو می کرد یه روزی آمد گفت من خواب دیدم که پیامبر فرمودند تو جانشین من هستی اینقدر در گوش محمد بن عبدالوهاب خوند تا فرقه وهابیت رو شکل دادند

ادامه مطلب »

اختلاس ۲۰ میلیون پوندی رضا شاه از درآمد نفت ایران

محمد قلی مجد می‌گوید: رضا شاه بیش از ۲۰ میلیون پوند از ۳۱میلیون پوند درآمد نفت ایران را به سرقت برد و به حساب‌های شخصی خود در لندن واریز کرد؛ رقمی که در آن زمان می‌توانست ایران را مالک بخش بزرگی از سهام شرکت نفت ایران و انگلیس کند.

ادامه مطلب »

اختلاس گسترده رضا شاه از بودجه نظامی و درآمد نفت

 

در فاصله ۱۳۰۶ تا ۱۳۲۰ شمسی، بخش عمده بودجه خرید تسلیحات و دو سوم درآمد نفت ایران به‌جای هزینه در ارتش و پروژه‌های عمومی، به حساب‌های شخصی رضا شاه در اروپا و آمریکا منتقل شد. این مبلغ حدود ۲۰ میلیون پوند (۱۰۰ میلیون دلار) بود که در زمان خود معادل کل ظرفیت اعتباری بانک واردات و صادرات آمریکا به شمار می‌رفت.

ادامه مطلب »

اختلاس و رشوه خواری مقامات کشور

محمد قلی مجد در مورد فساد مالی در دوره رضا شاه، می‌گوید: در ایران فساد مالی به حدی رایج و نهادینه شده که بسیاری از مقامات برای جبران حقوق ناکافی به آن متوسل می‌شوند؛ بدترین شکل آن، برداشت از حقوق سربازان و افراد کم‌درآمد است.

ادامه مطلب »

غصب زمین‌های حاصلخیز ایران توسط رضا شاه و خانواده‌اش

رضا شاه با تصاحب اجباری زمین‌های روحانیون و مالکان بزرگ، خانواده‌اش را به یکی از بزرگ‌ترین زمین‌داران کشور تبدیل کرد، بی‌آنکه اصلاحات کشاورزی مؤثری انجام دهد؛ نتیجه این شد که تولید و معیشت روستاییان تغییر نکرد و صنعتی‌شدن کشور به تعویق افتاد.

ادامه مطلب »

بازتاب فساد سیستماتیک در حکومت رضاشاه از نگاه پیتر آوری

پیتر آوری در کتاب ایران مدرن بیان می‌کند که اصلاحات رضاشاه زمینه‌ساز پیدایش گروهی طماع شد که منابع عمومی را به سود شخصی منحرف می‌کردند. خود شاه با طمع‌ورزی به زمین و ثروت، الگوی این رفتار شد و فساد از رأس حکومت به پایین سرایت کرد؛ به‌گونه‌ای که حتی در صورت اتهام به فساد، نزدیکان او به‌راحتی از قانون می‌گریختند و معیارهای اخلاقی به سخره گرفته می‌شد.

ادامه مطلب »

فقر و محرومیت دهقانان در دوران رضاشاه

جان فوران در کتاب مقاومت شکننده می‌نویسد که سطح زندگی دهقانان ایرانی در اواخر سلطنت رضاشاه نه‌تنها رضایت‌بخش نبود بلکه بدتر نیز شد. غذای اصلی آنان نان، چای و ماست بود و بسیاری غالباً گرسنگی می‌کشیدند. طبق برآورد سازمان ملل در دهۀ ۱۳۳۰، ایرانیان کمتر از ۱۸۰۰ کالری روزانه دریافت می‌کردند که پایین‌تر از مناطق فقیر خاورمیانه بود. شرایط بهداشتی نیز فاجعه‌بار بود: مرگ‌ومیر کودکان ۵۰٪، امید به زندگی در روستاها تنها ۲۷ سال، و بیماری‌های گسترده همراه با فقدان خدمات بهداشتی. آموزش و مدرسه در روستاها تقریباً وجود نداشت و مالکان در بهبود شرایط معیشتی، بهداشتی یا آموزشی دهقانان نقشی ایفا نکردند.

ادامه مطلب »

فلاکت تجار ایرانی در دوره رضا خان

محمدقلی مجد در رضاشاه و بریتانیا به گزارشی از هارت اشاره می‌کند که طی گفت‌وگویی با غفارخان جلال، اوضاع اقتصادی ایران را «مدام وخیم‌تر» توصیف می‌کند. جلال می‌گوید خارجی‌ها شدت فلاکت تجار ایرانی را درک نمی‌کنند؛ تعداد زیادی از آن‌ها ورشکست شده‌اند و شمار بسیاری نیز در آستانۀ ورشکستگی قرار دارند.

ادامه مطلب »

ثروت‌اندوزی و غصب املاک توسط رضاشاه

یرواند آبراهامیان در ایران بین دو انقلاب توضیح می‌دهد که رضاشاه از سرهنگی با درآمد محدود در ۱۲۹۹ به ثروتمندترین فرد ایران بدل شد. هنگام کناره‌گیری، او سه میلیون پوند در حساب بانکی و سه میلیون هکتار زمین در مازندران بر جای گذاشت؛ زمین‌هایی که از راه مصادره مستقیم، فروش اجباری و ادعاهای مشکوک به دست آمده بود. به گزارش سفارت انگلیس، او با بهانه‌هایی چون توطئه، بی‌توجهی یا تغییر مسیر آب، املاک و روستاها را تصاحب می‌کرد. این دارایی عظیم هزینه هتل‌ها، کاخ‌ها، شرکت‌ها و بنیادهای سلطنتی را تأمین می‌کرد و دربار پهلوی را به مجتمع ملکی‌ـ‌نظامی ثروتمندی تبدیل ساخت که مقام‌ها و مواجب پرسود به اطرافیان عرضه می‌نمود.

ادامه مطلب »

زمین خواری گسترده رضا شاه در شمال ایران

جان فوران در مقاومت شکننده می‌نویسد رضاشاه به زمین‌خواری شهره بود و مالکان از ترس یا اجبار بخشی از املاک خود را به او «پیشکش» می‌کردند. او در مقابل، از زمین‌های سایر مناطق کشور به آن‌ها جبران می‌داد. تقریباً تمام اراضی مازندران و بخش‌های بزرگی از گیلان و گرگان، شامل حدود ۲۰۰ روستا و بیش از ۲۳۵ هزار نفر جمعیت، به مالکیت خصوصی شاه درآمد. اگرچه برخی تردید دارند که او از همه روش‌های سختگیرانه مأمورانش آگاه بوده، اما همگان تصدیق می‌کردند که شاه مالک زمین‌های وسیعی است و حتی باران را به سبب سودش در کشاورزی با شوق می‌نگریست.

ادامه مطلب »

ثروت نجومی و زمین‌خواری رضا شاه

محمدقلی مجد به نقل از دریفوس می‌نویسد سپرده نقدی رضاشاه در بانک ملی به ۶۸۰ میلیون ریال (۴۲/۵ میلیون دلار) می‌رسید. او با حرص بی‌پایان، علاوه بر تصاحب مازندران، در شهرهای مختلف زمین، هتل و کارخانه به دست آورد و املاک را با تهدید به قیمت ناچیز، گاه تنها یک‌صدم ارزش واقعی، از مالکان می‌گرفت.

ادامه مطلب »

شهوت سیری ناپذیر رضا شاه برای تصاحب زمین

آبراهامیان در تاریخ ایران مدرن می‌نویسد سفارت بریتانیا در ۱۹۳۲ گزارش داد: «اشتهای سیری‌ناپذیر وی [رضا شاه] به زمین دارد به حدی می‌رسد که چند صباح دیگر از اینکه چرا اعلیحضرت بی‌درنگ همۀ ایران را به نام خود به ثبت نمی‌رسانند، تعجب خواهیم کرد»

ادامه مطلب »

دو عیب بزرگ رضا شاه

کریستین دلانوآ در کتاب ساواک می‌نویسد رضاشاه با طمع، در مدت کوتاهی از یک نظامی بی‌چیز یک لا قبا، به بزرگ‌ترین مالک زمین کشور بدل شد. او به بهانه مصالح دولت، زمین خوانین را مصادره و صاحبانش را زندانی می‌کرد و سپس املاک را به نفع شخصی تصاحب می‌نمود.

ادامه مطلب »

غیرت دینی مسلمانان کاشان در مقابل بهائیت و قتل سلیمان برجیس

سلیمان برجیس، پزشکی یهودی که بعدها بهایی شد، در کاشان علاوه بر طبابت داروخانه داشت و به مسلمانان مخالف بهائیت داروی اشتباه می‌داد که منجر به مرگ حدود صد نفر شد. گروهی از مسلمانان متعهد کاشان، پس از ناامیدی از دولت، تصمیم گرفتند او را به‌عنوان مجازات بکشند. هشت نفر متحد شدند و برجیس را به قتل رساندند و سپس خود را تحویل مأموران دادند. پس از دستگیری، مردم کاشان خواستار آزادی آن‌ها شدند و علمای برجسته مانند آیت‌الله بروجردی وارد کار شدند. بهایی‌ها وکیل مدافعی داشتند و دادگاه چند روز به طول انجامید. در روز صدور حکم، سه عضو فدائیان اسلام از جمله نواب صفوی به حمایت از متهمان وارد دادگاه شدند و باعث به هم ریختن جلسه شدند. نهایتاً در ۲۱ شهریور ۱۳۲۹، دادگاه این هشت نفر را تبرئه کرد.

ادامه مطلب »

رضاشاه؛ از مصادرۀ املاک تا هتل‌داری

محمدقلی مجد در کتاب رضاشاه و بریتانیا به نقل از گونتر می‌نویسد رضاشاه بزرگ‌ترین مالک آسیا (بعد از امپراتور ژاپن) بود و بخش عمده‌ای از املاک را با مصادره از مالکان پیشین به دست آورد. همچنین او در کنار سلطنت، به هتل‌داری نیز می‌پرداخت و اکثر هتل‌های شمال کشور، به‌ویژه کنار دریای خزر، شخصاً متعلق به او بودند.

 

ادامه مطلب »

فساد حاکمان پهلوی درنگاه اسدالله علم

همهٔ کارها در کشور بر محور ریا و تظاهر می‌چرخد و افراد کوته فکر در پی منفعت‌طلبی‌اند. من خود را هم‌ردیف کارکنان شاه و جزو همان طبقهٔ فاسد می‌دانم. این طبقهٔ حاکم، طماع و بی‌حدوحصر، مانند لاشخور به دنبال بهره‌برداری از موقعیت‌هاست و هر روز برای جلب منفعت به سراغ من می‌آیند. این دیدارها خسته‌کننده و جانکاه است. طبقهٔ حاکمه فاسد و پلید است، انسان را تحمیق می‌کند و عمر او را بیهوده در دسیسه‌ها و پستی‌های خود هدر می‌دهد.»

ادامه مطلب »

فساد سیستماتیک درزمان پهلوی

شهردار از نخستین ساعات وقوع سانحه فرودگاه حضور فعال داشت و عملکرد قابل‌توجهی از خود نشان داد. با وجود تلاش دولت برای تغییر او، اجازه داده نشد، چرا که فردی درستکار و پرکار است. با این حال، مشکل اصلی فساد گسترده دستگاه شهرداری است که مانع انجام امور بدون واسطه می‌شود و تاکنون تلاش‌های شهردار برای اصلاح این ساختار محدود بوده است.

ادامه مطلب »

اختلاس رضا شاه و تلاش بریتانیا برای تطهیر وی

رضاشاه هنگام کناره‌گیری در سال ۱۳۲۰، صدها میلیون ریال در بانک ملی و ده‌ها میلیون دلار در بانک‌های لندن، سوئیس و آمریکا اندوخته بود که همگی به فرزندانش رسید. این ثروت‌های کلان نشان می‌دهد تعبیرهایی چون «عصر طلایی» یا «رهبر کبیر» بیشتر ساخته‌وپرداخته تبلیغات بریتانیا بوده است.

ادامه مطلب »

نظررضاشاه ومحمدرضاپهلوی درباره رجال حکومت

در ۱۹ آذر ۱۳۵۳ درباره روحیۀ مردم و رجال سیاسی بحث شد. گفته شد که رجال کوتاه‌فکر و منفعت‌طلب‌اند و مسائل مملکتی را صرفاً از دیدگاه شخصی می‌بینند. شاه هم تأیید کرد و گفت: متأسفانه آدم نداریم. سپس به خاطره‌نویسی شاه فقید اشاره شد که خود را “سرپوشی طلایی بر ظرفی آلوده” توصیف کرده بود؛ تعبیری که ناظر به فساد هیئت حاکمه بود. شاه با خنده پذیرفت که این برداشت چندان بی‌راه نیست.»

ادامه مطلب »

دیکتاتوری درزمان پهلوی

اسدالله علم با وجودی که خود را خدمت‌گزار یک «دیکتاتور قدرتمند» می‌داند و سیستم سلطنتی حاکم را دارای معایب بزرگ (مانند وابستگی به حالات شخصی شاه) و سلطنت موروثی را غیرمنطقی می‌خواند، معتقد است در ایران آن زمان هیچ جایگزین عملی‌ای وجود ندارد. او استدلال می‌کند که مردم ایران برای حکومت دموکراسی واقعی «رشد» نداشته و در صورت برقراری آن، هرج و مرج کامل به وجود می‌آید. بنابراین، او خود را از طرفداران جدی سیستم موجود می‌داند

ادامه مطلب »

شاه وآمارغیرواقعی

شاهنشاه در شام ۱۵ شهریور ۱۳۴۸،بر اساس گزارش بانک مرکزی، از رشد اقتصادی ۲۲ درصدی در سه‌ماهه اول سال خبر دادند. اسدالله علم  با صراحت این گزارش را دروغ خواند و گفت آن را باور ندارد. این پاسخ صریح که در حضور دیگران بیان شد، موجب ناخشنودی شاه شد. راوی متوجه جسارت خود شد، اما اذعان کرد که علاقه شدید شاه به پیشرفت، باعث پذیرش گزارشات غیرواقعی و در نتیجه بروز مشکلات مالی برای کشور می‌شد

ادامه مطلب »

گزارش نادرست ومشکلات اقتصادی عصرپهلوی

این یادداشت‌ها گفت‌وگوهای انتقادی اسدالله علم با محمدرضا شاه پهلوی را در بازه‌زمانی ۱۳۴۸ تا ۱۳۵۴ ثبت کرده است. محور اصلی این گفت‌وگوها، هشدار درباره مشکلات ساختاری مدیریت اقتصادی کشور است.

علم به شاهنشاه هشدار می‌دهد که:·
· دستگاه‌های دولتی به دلیل منافع شخصی، اطلاعات صحیح را به عرض نمی‌رسانند.
· حل مشکلات اقتصادی (مانند قیمت گندم یا مدیریت کارخانه) با “امریه” و دستور مستقیم ممکن نیست و نیاز به مطالعه و کارشناسی دارد.
· شاهنشاه به مشاوران مستقلی خارج از ساختار دولت نیاز دارد تا واقعیت‌ها را بدون حب و بغض به ایشان گزارش کنند.

در برابر این انتقادات، واکنش شاه معمولاً دفاع از گزارشات ، رد کردن پیشنهادها و در نهایت ناخشنودی از صراحت علم بود. این مطالب نشان می‌دهد که چگونه عدم پذیرش انتقادات و اتکا به اطلاعات نادرست به بروز مشکلات مالی و مدیریتی در کشور منجر می‌شد.

ادامه مطلب »

دستورات غیرکارشناسی

این متن بخش‌هایی از خاطرات اسدالله علم را نشان می‌دهد که نحوه تعامل و تصمیم‌گیری‌های محمدرضا شاه را در مسائل مختلف داخلی و خارجی روایت می‌کند.

· شاه با قاطعیت و گاهی با عجله و دادن ضرب‌الاجل‌های کوتاه (مثلاً ۴۸ ساعته برای دستگیری در بلوچستان) دستور می‌دهد.
· در موضوعاتی مانند ساخت بیمارستان شیعیان لبنان، شاه بر تصمیم‌گیری فوری تأکید دارد و از تأخیر خشمگین می‌شود.
· شاهنشاه حتی در تشکیل دولت جدید (کابینه هویدا) مستقیم دخالت می‌کند و با وجود پیش‌بینی‌های تغییر، به دلیل تحمیل شدن وزرا از سوی اطرافیان، به طور کامل با Cabinet قبلی موافقت می‌کند.
· در مسائل بین‌المللی مانند قرارداد هیرمند با افغانستان، شاه شرط تعهد کتبی پادشاه افغانستان را می‌گذارد.
· همچنین، رفتار شاه گاهی همراه با شکاکیت شدید و گاهی با ساده‌لوحی توصیف شده، مانند پرونده سپهبد بختیار که به تیرگی روابط ایران و لبنان انجامید.

ادامه مطلب »

ضعف و استیصال رضا پهلوی-فروپاشی ارتش ایران-تصمیمات متناقض- فرار پهلوی

در پی حمله متفقین در شهریور ۱۳۲۰، رضا پهلوی به سرعت دچار آشفتگی روانی و ضعف جسمانی شد. ارتشش در همان ساعات اولیه متلاشی گردید و او که کاملاً مستأصل شده بود، دست به تصمیمات متناقض زد. سرانجام، وی سراسیمه به بندرعباس رفته و با کشتی انگلیسی از ایران خارج شد.

ادامه مطلب »

ترس محمد رضا پهلوی-فرار محمدرضا پهلوی پس از کودتای ۲۴ مرداد ۱۳۳۲ _شکست کودتای ۲۴ مرداد و وحشت محمدرضا پهلوی

پس از شکست کودتای ۲۴ مرداد ۱۳۳۲، محمدرضا پهلوی با وحشت شدید، ثریا را برای فرار فوری از ایران به مقصد عراق از طریق رامسر و هواپیما بیدار کرد. در شتاب خروج، شاه ثریا را فراموش کرد و هواپیما مجبور به بازگشت شد، که ثریا در نهایت با عجله وارد آن شد و ناخواسته بر اسلحه شاه نشست. این رویداد، اوج اضطراب شاه، پیامدهای شکست کودتا و لحظات پرمخاطره ترک کشور را به تصویر می‌کشد.

ادامه مطلب »

دارایی‌ رضاشاه در بانک‌های داخلی و خارجی

در زمان استعفای رضاشاه در ۱۳۲۰ شمسی، او بیش از ۷۶۰ میلیون ریال در بانک ملی و مبالغ هنگفتی در بانک‌های خارجی از جمله لندن، سوئیس و نیویورک داشت. فرزندانش این دارایی‌ها را به ارث بردند و دارایی‌های او در آمریکا حدود ۱۸.۵ میلیون دلار برآورد می‌شود. این حجم ثروت نشان می‌دهد تعبیراتی مانند «عصر طلایی، رهبر کبیر، مصلح» بیشتر جنبه تبلیغاتی و افسانه‌ای داشته‌اند.

ادامه مطلب »

شجاعتِ امام خمینی- نرفتن به پناهگاه هنگام موشکـباران

آیت‌اللّه خمینی در اواخر جنگ و دوران موشک‌باران تهران، هیچ تغییری در برنامه روزانه یا محل اقامت خود نداد و حتی از پناهگاه استفاده نکرد. پزشکان او تأیید کرده‌اند که ضربان قلب و فشار خونش حتی در زمان حملات نیز ثابت بوده است. این رفتار نشان‌دهنده آرامش و عدم ترس ایشان در شرایط بحرانی بود

ادامه مطلب »

شجاعت رهبری

آیت‌الله خامنه‌ای چهل هزار نفر در ورزشگاه تختی مشهد جمع شده بودند. حکومت نظامی بود و نیروهای ژاندارمری و ارتش با تانک دور تا دور

ادامه مطلب »

ثروت‌اندوزی و فساد مالی شاه از نگاه آرتور چستر میلسپو

آرتور چستر میلسپو در کتاب «آمریکایی‌ها در ایران» می‌نویسد شاه با اقدامات مشکوک و پرهزینه، ثروت کلانی اندوخت. بخش بزرگی از زمین‌های مازندران را تصاحب کرد و حساب‌های شخصی‌اش بیش از ۲۰ میلیون دلار بود. او بودجه‌های عمومی را با بودجه‌های خصوصی مخلوط می‌کرد و از مالیات‌های اضافی، حق‌السهم نفت، تورم و انحصارات، درآمد شخصی به دست می‌آورد.

ادامه مطلب »

پول دوستی رضاخان به روایت اسناد وزارت خارجۀ آمریکا

محمدقلی مجد در کتاب «رضاشاه و بریتانیا» با استناد به اسناد وزارت خارجۀ آمریکا می‌نویسد رضاخان پس از دستیابی به قدرت با پشتیبانی انگلیسی‌ها به ثروت‌اندوزی و اخاذی از ثروتمندان پرداخت و حتی درصدد اخاذی از احمدشاه نیز برآمد. طبق گزارش‌ها، سفر احمدشاه به اروپا در واقع به دلیل فشار مالی و امتناع او از پرداخت پول به وزیر جنگ بود.

ادامه مطلب »

کاخ سازی و مجسمه سازی رضاشاه به روایت آرتور چستر میلسپو

آرتور چستر میلسپو در کتاب «آمریکایی‌ها در ایران» می‌نویسد رضاشاه به‌جای اقامت در کاخ گلستان، مجموعه‌ای از کاخ‌های مدرن ساخت. او در کنار هتل رامسر کاخی کوچک برای استراحت ساخت و در سراسر ایران مجسمه‌های متعدد خود را نصب کرد تا یادش باقی بماند. برخی از بناهای او از نظر معماری قابل قبول، برخی جذاب و برخی نیز فاقد زیبایی بودند.

ادامه مطلب »

رضاشاه و رؤیای امپراتوری شخصی

محمدقلی مجد، می‌نویسد: هدف اصلی رضاشاه نه توسعه کشور، بلکه ایجاد یک امپراتوری شخصی بود؛ او با تصاحب گستردۀ زمین‌های زراعی و ساخت جاده‌ها و راه‌آهن در واقع شبکه‌ای برای اتصال املاک خود ایجاد کرد و در کنار آن دارایی طبقات مرفه را نیز به‌تدریج مصادره می‌کرد.

ادامه مطلب »

خشم رضاشاه از سقوط ارزش پوند به دلیل زیان اندوخته‌های شخصی‌اش

به‌گفتۀ محمدقلی مجد در کتاب «رضاشاه و بریتانیا»، تعلیق تبدیل پوند استرلینگ به طلا از سوی بریتانیا در سال ۱۹۳۱م باعث کاهش ارزش پوند و هرج‌ومرج مالی در ایران شد. تلگرام این خبر در کرمانشاه به رضاشاه رسید و او از شدت زیان شخصی و نه دولتی ــ شامل میلیون‌ها لیره و پوند ذخیره‌شده در خارج از کشور ــ از کوره دررفت و حتی به مشاوران و انگلیسی‌ها ناسزا گفت، زیرا در یک لحظه حدود ۳۰ درصد دارایی‌هایش از بین رفته بود.

ادامه مطلب »

تجارت با شوروی دلیل علاقه رضا شاه به زمین‌خواری در شمال

به‌گفتۀ محمدقلی مجد در کتاب «رضاشاه و بریتانیا»، رضاشاه با تصاحب منطقۀ خزر و بجنورد عواید صادرات گندم، برنج، پنبه و دام به شوروی را مستقیماً به حساب‌های شخصی خود در نیویورک و بانک‌های سوئیس منتقل می‌کرد و به همین دلیل تا آخرین روزهای حکومتش برای تصرف زمین‌های مجاور شوروی تلاش می‌نمود.

ادامه مطلب »

عصبانیت و خشونت رضاخان

رضاخان، چه در دوران وزارت جنگ و قزاقی و چه پس از رسیدن به مقام رئیس‌الوزرایی، شخصیتی خشمگین و عصبانی داشت. او در مواجهه با افرادی که او را خشمگین می‌کردند، بدون توجه به جایگاهشان – از رئیس‌الوزرا و رئیس نظمیه گرفته تا مدیر روزنامه و افسر – بلافاصله دست به کتک زدن و سیلی زدن می‌برد. این رفتار خشن و تغییرناپذیر، نشان‌دهنده پایداری خوی گذشته او، حتی در بالاترین مقام سیاسی کشور بود

ادامه مطلب »

عصبانیت و خشونت محمد رضاشاه-

در جریان یک شام، محمدرضا پهلوی از اسدالله علم، نخست‌وزیر، درباره گزارشی از بی‌بی‌سی پرسید. علم ابتدا گزارش را بی‌اهمیت و صرفاً مبتنی بر واقعیت دانست. اما پس از آنکه شاه بخشی از گزارش را خواند، به شدت خشمگین شد، علم را مورد ناسزا و فحاشی قرار داد و فریاد کشید، به طوری که باعث وحشت خانواده سلطنتی شد. علم از این واکنش شدید شاه نسبت به گزارشی که آن را صحیح اما بی‌اهمیت می‌دانست، متعجب شد

ادامه مطلب »

مجازات و قتل عام زیردستان بدستور رضاخان

رضا پهلوی با خودکامگی، طرح‌های عمرانی دلخواه خود را با ترسیم روی نقشه دیکته می‌کرد و مقامات محلی را وادار به اجرای فوری و حتی نمایشی (مانند کاشت شبانه درختان) می‌نمود. او به جزئیات ناچیزی مانند تعداد درختان اهمیت داده و مسئولان را به شدت تنبیه می‌کرد. در یک مورد، دستور تیرباران ۵۴ نفر را صادر کرد که به دلیل عجله در اجرا، منجر به کشته شدن ۷ نفر بی‌گناه دیگر شد و بی‌رحمی و بی‌توجهی او به جان انسان‌ها را آشکار ساخت.

ادامه مطلب »

محمد رضا پهلوی و منتقدین سیاسی -آزادی بیان در دوران محمد رضا پهلوی

محمدرضا پهلوی به شدت از دکتر کنی، رئیس حزب مردم، به دلیل انتقاد از دولت و زیر سوال بردن آزادی انتخابات در دوران سلطنتش، انتقاد کرد. در پی این انتقاد، پهلوی دستور برکناری کنی و انتصاب ناصر عامری را صادر کرد. با این حال، محمدرضا پهلوی با پیشنهادات اصلاحی عامری، از جمله رایگان کردن تحصیل و درمان، مخالفت کرد و او را به خاطر انتقاداتش به شدت تحقیر کرد. عامری مجبور شد در تبریز اعتراف به اشتباه کند (“در گرگان گُه خوردم”) و پهلوی از این اقدام رضایت نشان داد. این وقایع نشان‌دهنده خودکامگی و عدم تحمل انتقاد در حکومت پهلوی است.

ادامه مطلب »

سایه سنگین سوءمدیریت برزندگی مردم در زمان پهلوی

باوجود ادعای «تمدن بزرگ»، کشور با مشکلات اساسی معیشتی و خدماتی روبه‌رو بوده است. قطعی برق، گرانی و کمبود نان، قند، شکر و گوشت، ضعف در توزیع گندم، وضعیت وخیم روستاها در آب و برق، و تصمیمات نادرست اقتصادی بارها موجب نارضایتی مردم شده است. سوءمدیریت، بی‌برنامگی و بی‌توجهی شاه و دولت به مشکلات روزمره، فاصله عمیق میان تبلیغات رسمی و واقعیت زندگی مردم را آشکار می‌سازد.

ادامه مطلب »

انحرافات و اصلاحات فرهنگی و اجتماعی رضا شاه- نقش آفرینی در انحراف

اصلاحات فرهنگی و اجتماعی رضا شاه، که با هدف ترویج سکولاریسم و فرهنگ غربی انجام شد، پیامدهای عمیقی بر جامعه ایران داشت. این اصلاحات شامل محدودیت‌هایی بر مراسم و نمادهای مذهبی، ممنوعیت القاب مذهبی و انتقال نهادهای مذهبی به وزارت آموزش و پرورش بود. اوج این اصلاحات، قانون کشف حجاب بود که با ممنوعیت چادر در اماکن عمومی و ترویج اجباری بی‌حجابی همراه شد. پیامدهای این قانون شامل افزایش چشمگیر طلاق و جدایی زنان از خانواده‌هایشان بود. در مجموع، این اصلاحات به عنوان عامل انحرافات اجتماعی و فرهنگی در ایران تلقی می‌شود.

ادامه مطلب »

انحرافات دینی و اصلاحات فرهنگی محمد رضا شاه

محمدرضا پهلوی در نامه‌ای به ملک فیصل، او را به مدرنیزاسیون تشویق کرد و خواستار باز شدن مرزها، آموزش مختلط و ایجاد دیسکو شد. او این اقدامات را برای ثبات حکومت فیصل ضروری دانست. ملک فیصل با تعجب پاسخ داد که او پادشاه یک کشور مسلمان است، نه فرانسه

ادامه مطلب »

مقابله قاطع امام خمینی با انحراف

آیت‌الله خمینی با شبهات مارکسیستی از طریق درک مستقیم آنها مقابله می‌کردند، بر استفاده از منابع اسلامی در محتوای فرهنگی تأکید داشتند و با نگارش “کشف‌الاسرار” از اسلام در برابر توهین‌ها دفاع نمودند

ادامه مطلب »

حرص و ثروت اندوزی رضاشاه

در اواخر دوران حکومتش (شهریور ۱۳۲۰)، رضا پهلوی حدود نیمی از نقدینگی کل کشور را در اختیار داشت (۶۸۰ میلیون ریال). او بخش‌های بزرگی از مازندران را تصاحب کرد و با استفاده از قدرت، املاک زیادی را با قیمتی دلخواه و گاهی با تهدید مالکان خرید. همچنین هتل‌ها و کارخانه‌های متعددی برای خود ساخت. او حداقل ۱۰۰ میلیون دلار از محل حق‌الامتیاز نفت را شخصاً برداشت کرد که معادل کل ظرفیت وام‌دهی بانک مهمی در آمریکا در آن زمان بود. این اقدامات نشان‌دهنده‌ی حرص شدید او برای چپاول اموال ایران است.

ادامه مطلب »

حرص و ثروت اندوزی محمّد‌رضا پهلوی

پس از تبعید رضا شاه، محمدرضا پهلوی ابتدا املاک غصب‌شده توسط پدرش (حدود ۲۰۰۰ آبادی) را به مجلس شورای ملی سپرد تا به صاحبان اصلی بازگردانده شوند. اما سپس این املاک را پس گرفت و با تأسیس «بنیاد پهلوی»، آن‌ها و سایر اموال نامشروع پدرش را رسماً متعلق به خانواده‌ی خود کرد. این بنیاد با عنوان «خیریّه» در اقتصاد کشور نفوذ یافت و به ابزاری برای پاداش دادن به حامیان حکومت تبدیل شد. تا سال ۱۳۵۶، بنیاد پهلوی مالک سهام ۲۰۷ شرکت در بخش‌های مختلف اقتصادی از جمله معدن، سیمان، بانک، بیمه، هتل، فلزات، کشت و صنعت و ساختمان بود.

ادامه مطلب »

قناعت و زهد امام خمینی

آیت‌الله خمینی درخواست پسرش احمد مبنی بر نصب نرده در ایوان برای حفظ جان فرزندش را رد کرد. او این درخواست را اولین قدم شیطان برای وسوسه انسان به حرص و آز دانست و تأکید کرد که قناعت، مانع افتادن انسان به دام شیطان می‌شود.

ادامه مطلب »

بی سوادی رضا شاه

سطح پایین تحصیلات، توانایی فکری و فرهنگ عمومی‌اش  رضا شاه ،بر اساس نامه فوق ،واضح و مشهود میباشد .این وضعیت به عنوان عاملی برای تقلید کورکورانه از فرهنگ اروپا معرفی شده است.

ادامه مطلب »

بی علاقگی محمد رضا شاه به سواد و تحصیلات

دوران تحصیل محمدرضا پهلوی ،فردی بود که در درس، به خصوص ریاضی، ضعیف بوده و به دلیل جایگاه ولیعهدی، از بازخواست درسی مصون بوده است. در سوئیس، معلم او متوجه شده که تکالیفش را دوست صمیمی‌اش نوشته است. او بدون دیپلم به ایران بازگشت و در دانشکده نظامی ثبت نام کرد. سپس به عنوان بازرس ارتش، سه سال را در سفر به سراسر کشور گذراند و در نهایت با درجه ستوان دومی فارغ‌التحصیل شد و به سرعت به درجه سروانی رسید. نویسنده این روند تحصیلی را “طی کردن آسان پلّه‌های علم و سواد” توصیف می‌کند

ادامه مطلب »

گستره مطالعاتی امام خمینی

آیت‌الله خمینی غرق در مطالعه بود و در اتاقش پشت انبوه کتاب‌ها یافت می‌شد. او با تبحّر زیاد، کتب تاریخی و داستان‌های سیاسی-اجتماعی معروف، مانند «نگاهی به تاریخ جهان» نهرو و «شوهر آهو خانم» را پیش از انقلاب مطالعه کرده بود. آمادگی برای نماز و تدریس، او را از غرق شدن در کتاب باز می‌داشت.

ادامه مطلب »

گستره علم اندوزی و مطالعاتی رهبری

آیت‌الله خامنه‌ای کتاب‌خوانی حرفه‌ای است که هنگام مطالعه یادداشت‌برداری می‌کند. کتاب‌خانه شخصی او با بیش از ۳۰ هزار جلد کتاب، حاصل جمع‌آوری شخصی و هدایای مؤلفان و ناشران است. تبحر او در کتاب‌شناسی، باعث شگفتی ناشران شده است. این علم‌اندوزی در حوزه‌های مختلف از جمله فلسفه، علوم عقلی و هنر، به او اجازه می‌دهد تا با دید کارشناسانه و دقیق صحبت کند و از این نظر، او را در میان مسئولان فرهنگی بی‌نظیر می‌دانند.

ادامه مطلب »

فرار در بحران و سقوط رضا پهلوی

در ۲۵ شهریور ۱۳۲۰، جاده‌ی تهران-قزوین شاهد پیشروی تانک‌ها و کامیون‌های نظامی شوروی به سمت پایتخت ایران بود که یادآور حوادث سال ۱۲۹۴ بود. رضا پهلوی، شاه وقت ایران، با وجود شناخت و نفرت از روس‌ها، به جای مقاومت، استعفا داد و از تهران گریخت. او سپس به اصفهان پناهنده شد و از کشور تبعید گردید و ایران را در بحرانی عمیق رها کرد.

ادامه مطلب »

رهاشدن کشور در بحران توسط محمدرضا

محمدرضا پهلوی، پیش از فرار در دی ماه ۱۳۵۷، سابقه ترک کشور در زمان بحران را داشته است. او چند روز پیش از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، ابتدا به شمال، سپس به عراق و نهایتاً به ایتالیا گریخت تا امنیت خود را در صورت شکست کودتای آمریکایی‌ها علیه دکتر مصدق تامین کند

ادامه مطلب »

تکبر و خود بزرگ بینی رضا شاه

رضا پهلوی، پادشاه ایران، خود را نه تنها قدرتمند، بلکه سرچشمه حکمت و “سایه خدا” می‌دانست و در تمام امور دولتی دخالت می‌کرد. در اواخر سلطنتش، این تکبر به حدی رسید که ادعای خدا بودن را نیز پذیرفت و دچار جنون قدرت شد.

ادامه مطلب »

تکبر و خودبزرگ بینی محمد رضاپهلوی

گزارش‌های تاریخی، از جمله گزارش سیا، شاهدی بر عقده خودبزرگ‌بینی محمدرضا پهلوی هستند. وی با نادیده گرفتن مبانی اقتصادی و منطق، دستور به ادغام کارخانه‌ها برای منافع بلژیکی‌ها داد و تنها به “امر من” اکتفا کرد. تکبر او در تغییر و طولانی‌تر کردن القاب خود، از “آریامهر” تا “اعلی‌حضرت همایون محمّدرضا پهلوی آریامهر شاهنشاه‌ ایران” آشکار است. او حتی از به کار رفتن لقب “شخص اول” برای خود به شدت ناراحت شد. پهلوی مناسبت‌های تقویم را نیز به خود و خانواده‌اش نسبت داد و جشن‌های اجباری در مناسبت‌های تولد، نجات از ترور، و کودتا ترتیب داد، که این امر اوج خودبزرگ‌بینی و تلاش برای اسطوره‌سازی از خود و خاندانش را نشان می‌دهد

ادامه مطلب »

تواضع امام خمینی

در سال‌های پیش از انقلاب، هنگام تدریس در مسجد سلماسی قم، که اجازه نمی‌داد شاگردان پشت سرش راه بروند و خودش ترجیح می‌داد پشت آن‌ها برود؛و زمان بازگشت از تبعید در بهمن ۱۳۵۷، که هرگونه استقبال تشریفاتی را رد کرد و گفت: «من یک طلبه‌ام که برمی‌گردم؛ می‌خواهم در میان امت باشم، ولو پای‌مال شوم

ادامه مطلب »

رضا شاه بخش عمده‌ای از بودجه‌های نظامی و عمرانی (راه‌آهن و بنادر) را به اختلاس اختصاص داد، به‌طوری که بیش از ۲۰ میلیون پوند از ۳۱ میلیون پوند درآمد نفتی ایران را دزدید. او در حساب‌های بانکی خود در لندن بین ۲۰ تا ۳۰ میلیون پوند پول داشت. این ثروت می‌توانست برای خرید سهام شرکت نفت ایران و انگلیس (APOC) و جلوگیری از بحران‌های بعدی مورد استفاده قرار گیرد، اما رضا شاه از طریق رشوه، خریدهای ارزان و تصاحب املاک، این ثروت را جمع‌آوری کرده بود

ادامه مطلب »

فساد مالی در حکومت محمد رضا پهلوی

حکومت محمدرضا پهلوی آلوده به فساد و رشوه‌خواری گسترده بود، به طوری که شاه، خواهرش اشرف و وزیر دربار در رأس آن قرار داشتند. نخبگان و نظامیان نیز از این فساد بهره‌مند شده و درآمدهای کلانی از این طریق کسب می‌کردند. شاه همچنین از بودجه عمومی برای هزینه‌های شخصی و خانوادگی، از جمله خرید اموال لوکس و برگزاری جشن‌ها، استفاده می‌کرد.

ادامه مطلب »

انتقاد ناپذیری رضا شاه

رضا پهلوی به دلیل عصبانیت، افراد مختلف از جمله افسر پلیس و ملا را مورد ضرب و شتم قرار می‌داد. او در برابر انتقاد روزنامه تهرانی دستور توقیف آن را صادر کرد. همچنین، در مورد چپاول اموال توسط سران ارتش، به جای برخورد با آنان، از منتقد عصبانی شد، زیرا خود او نیز از اموال غصب شده سهم برمی‌داشت

ادامه مطلب »

انتقاد ناپذیری محمدرضا پهلوی

محمدرضا پهلوی به شدت مخالف هرگونه اعتراض و انتقاد بود و با منتقدان خود، از جمله اعضای خانواده و نخست‌وزیر، برخورد می‌کرد. او حتی دستور قتل ناصر عامری، رئیس حزب مردم، را به دلیل پرسشی درباره تحصیل رایگان صادر کرد. در دوران حکومت او، سانسور مطبوعات و کنترل نامه‌های شخصی مردم رواج داشت و خود او نیز به آزادی اندیشه اعتقادی نداشت.

ادامه مطلب »

خودکامگی رضا شاه در برابر کارشناس

رضا شاه ،سال‌های پایانی سلطنت خود، دچار جنون قدرت شد و حتی در مسائل جزئی مانند کاشت درخت، علیرغم نظر کارشناسان مبنی بر عدم رشد، دستور به اجرای آن می‌داد. این اصرار بر دخالت شخصی در تمام امور، از بالاترین سیاست‌ها تا جزئی‌ترین جزئیات، نشان‌دهنده عدم پذیرش نظر کارشناسان و نگاه خودکامه او به قدرت بود

ادامه مطلب »

خودکامگی محمدرضا شاه در برابر کارشناسان

محمد رضا شاه با وجود مخالفت کارشناسان، دستور به ادغام کارخانه‌ها برای منافع بلژیکی‌ها می‌دهد و معتقد است امر او برای تحقق صرفه اقتصادی کافی است. در مثالی دیگر، او با وجود توضیح وزیر دربار درباره عدم صرفه اقتصادی کشاورزی داخلی در مقایسه با واردات گندم از آمریکا، بر نظر خود مبنی بر سودآور بودن کشاورزی با مساعدت‌های دولتی اصرار می‌ورزد

ادامه مطلب »

اخلاق و بی ادبی رضا شاه

رضا پهلوی با خشونت و الفاظ رکیک به وزیر دارایی خود ،به دلیل دستور ساخت سد توسط وزیر (که خود دستور از سوی رضا پهلوی بوده) صورت می‌گیرد،حمله می‌کند.  و منجر به جراحت وزیر می‌شود. این رفتار، فقدان درک رضا پهلوی از اخلاق و ادب عامل تردید در مورد توانایی او در وارد کردن مظاهر تمدن جدید،میشود.

ادامه مطلب »

پهلوی در واکنش به انتقادها در مورد اظهاراتش درباره جنگ احتمالی در شاخ آفریقا، با عصبانیت شدید و استفاده از الفاظ بسیار رکیک، منتقدان و “محافل سیاسی تهران” را مورد حمله قرار داده است. همچنین، متن فهرستی از فحاشی‌های وی به چهره‌های سرشناس بین‌المللی از جمله خبرنگار نیویورک تایمز، مسئول دفتر ایران در وزارت خارجه آمریکا، نماینده انگلیس در سازمان ملل و سفیر انگلیس در ایران، و همچنین روزنامه‌نگاران داخلی را ارائه می‌دهد که نشان‌دهنده سطح پایین ادب و نزاکت محمدرضا پهلوی است.

ادامه مطلب »

امید به بیگانه رضاخان

رضا پهلوی با حمایت انگلیسی‌ها به قدرت رسید و با امضای قراردادهای نامطلوب نفتی (مانند قرارداد ۱۹۳۳) و خوش‌خدمتی به بیگانگان، منافع شخصی خود را تأمین کرد. در طول جنگ جهانی دوم، با وجود مهلت داده شده برای دستگیری عوامل نازی، انگلیسی‌ها و شوروی به ایران حمله کردند و ارتش او به سرعت فروپاشید. در نهایت، نیروهای خارجی او را مجبور به تبعید به آفریقای جنوبی کردند و او در آنجا در تنهایی درگذشت.

ادامه مطلب »

امید واعتماد محمدرضاپهلوی به بیگانگان

تکای محمدرضا پهلوی به قدرت‌های خارجی، به ویژه آمریکا، انگلستان و شوروی، در طول دوران حکومتش اشاره دارد. او پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، از حمایت‌های همه‌جانبه آمریکا، روابط خوب با شوروی و حمایت دیرینه انگلستان برخوردار بود و این امر باعث شده بود که جایگاه خود را مستحکم بداند. با این حال، در سال ۱۳۵۷، این امیدها به ناامیدی بدل شد. هنگامی که آمریکایی‌ها او را به ترک ایران تکلیف کردند، او از عدم حمایت آن‌ها متعجب شد. حتی پس از فرار از ایران، با ممانعت ورود به آمریکا مواجه شد و به ناسپاسی و نامردی آمریکایی‌ها اشاره کرد، در حالی که تمام عمر خود را در خدمت به ایالات متحده گذرانده بود.

ادامه مطلب »

عوام فریبی رضاخان

در دوران پیش از رسیدن به سلطنت، رضا پهلوی با تظاهر به مذهبی بودن و شرکت در مراسم سوگواری محرم، سعی در جلب نظر مردم داشت. اما پس از به قدرت رسیدن، رویکرد خود را تغییر داد و با محدود کردن مناسک مذهبی، تلاش در جداسازی اجباری جامعه از دین نمود. این تناقض رفتاری نشان‌دهنده پایه‌ریزی حکومت او بر اساس فریبکاری است.

ادامه مطلب »

عوام فریبی محمد رضاپهلوی

این متن به نقد شدید دوران حکومت محمدرضا پهلوی می‌پردازد و او را به ریاکاری در دینداری متهم می‌کند. در حالی که پهلوی ادعا می‌کرد نیرویی عرفانی او را همراهی می‌کند و خود را فردی مذهبی معرفی می‌کرد و حتی از ملاقات با حضرت قائم (عج) سخن می‌گفت، اما همزمان سیاست‌هایی را ترویج می‌کرد که با ارزش‌های دینی در تضاد کامل بود. گسترش فساد، فحشا، مشروب‌فروشی‌ها، قمارخانه‌ها، و حمایت از مراکز فساد مانند کاباره‌ها، برگزاری جشن هنر شیراز با محتوای مستهجن، اشغال برنامه‌های تلویزیونی و سینماها توسط فیلم‌های مبتذل آمریکایی، و ممنوعیت استفاده از چادر برای دانش‌آموزان، دانشجویان و کارمندان، تنها بخشی از این سیاست‌ها بود. علاوه بر این، در حالی که او از ایمان سخن می‌گفت، بسیاری از وعاظ و روحانیون در زندان‌ها، تبعیدگاه‌ها و شکنجه‌گاه‌ها به سر می‌بردند. متن نتیجه می‌گیرد که پهلوی برای حفظ ظاهر و جلب نظر برخی، دم از دین می‌زد، اما در عمل برای خوش‌خدمتی به بیگانگان، فساد و بی‌بندوباری را در جامعه ترویج می‌کرد.

ادامه مطلب »

غیرت ناموسی رضاخان

این متن، نامه‌ای از زنان یزد به مجلس شورای ملی در دوران رضا شاه را بازتاب می‌دهد که در آن به ظلم و ستم شدید پاسبانان و مأموران شهربانی به زنان، از جمله ضرب و جرح، غارت اموال (روسری و چادر نماز) و حتی به شهادت رساندن زنان بیمار یا باردار اشاره شده است. نویسنده نامه معتقد است که در زمان قانون کشف حجاب رضا شاه، حتی ناموس خود او نیز غیرت نداشت و این ظلم‌ها در حالی صورت می‌گرفت که شاه با بی‌حجابی ملکه و دخترانش، به مقدسات توهین می‌کرد.

ادامه مطلب »

غیرت ناموسی محمدرضاپهلوی

در سفر سلطان قابوس به ایران، محمدرضا پهلوی دستور داد دختران ایرانی برای خوش‌گذرانی در اختیار او قرار گیرند. گفته شد سلطان قابوس هر شب چهار تا پنج دختر داشته و از آن‌ها بسیار لذت برده است.

ادامه مطلب »

محمد رضا پهلوی و خانواده

محمدرضا پهلوی به دلیل “زن‌بارگی” از همسران اول (فوزیه) و دوم (ثریا) خود جدا شد و سپس با فرح ازدواج کرد. فساد جنسی او، از جمله علاقه به دختران موطلایی و مهمانداران لوفت‌هانزا، آشکار بود. او حتی در سفرهای تفریحی، فرح را به ویلا می‌فرستاد تا خودش به عیاشی بپردازد و درخواست‌های نامشروعی مانند رابطه با دختر وزیر یا درخواست زن از فرماندار ونیز داشت

ادامه مطلب »

رضاخان و بیت المال

این متن روایتگر فساد مالی در دوران پهلوی است، به ویژه در مورد رضا پهلوی و فرزندانش. به عنوان نمونه، به درخواست غیرقانونی یکی از پسران رضا پهلوی برای کابل‌کشی باغ شخصی با بودجه شهرداری و اجتناب از پرداخت هزینه برق اشاره شده است. همچنین، متن بیان می‌کند که خانواده پهلوی با تصاحب گسترده زمین‌ها، به یکی از بزرگترین مالکان کشور تبدیل شده بودند

ادامه مطلب »