فساد سیستماتیک درزمان پهلوی

شهردار از نخستین ساعات وقوع سانحه فرودگاه حضور فعال داشت و عملکرد قابل‌توجهی از خود نشان داد. با وجود تلاش دولت برای تغییر او، اجازه داده نشد، چرا که فردی درستکار و پرکار است. با این حال، مشکل اصلی فساد گسترده دستگاه شهرداری است که مانع انجام امور بدون واسطه می‌شود و تاکنون تلاش‌های شهردار برای اصلاح این ساختار محدود بوده است.

ادامه مطلب »

نظررضاشاه ومحمدرضاپهلوی درباره رجال حکومت

در ۱۹ آذر ۱۳۵۳ درباره روحیۀ مردم و رجال سیاسی بحث شد. گفته شد که رجال کوتاه‌فکر و منفعت‌طلب‌اند و مسائل مملکتی را صرفاً از دیدگاه شخصی می‌بینند. شاه هم تأیید کرد و گفت: متأسفانه آدم نداریم. سپس به خاطره‌نویسی شاه فقید اشاره شد که خود را “سرپوشی طلایی بر ظرفی آلوده” توصیف کرده بود؛ تعبیری که ناظر به فساد هیئت حاکمه بود. شاه با خنده پذیرفت که این برداشت چندان بی‌راه نیست.»

ادامه مطلب »

دیکتاتوری درزمان پهلوی

اسدالله علم با وجودی که خود را خدمت‌گزار یک «دیکتاتور قدرتمند» می‌داند و سیستم سلطنتی حاکم را دارای معایب بزرگ (مانند وابستگی به حالات شخصی شاه) و سلطنت موروثی را غیرمنطقی می‌خواند، معتقد است در ایران آن زمان هیچ جایگزین عملی‌ای وجود ندارد. او استدلال می‌کند که مردم ایران برای حکومت دموکراسی واقعی «رشد» نداشته و در صورت برقراری آن، هرج و مرج کامل به وجود می‌آید. بنابراین، او خود را از طرفداران جدی سیستم موجود می‌داند

ادامه مطلب »

شاه وآمارغیرواقعی

شاهنشاه در شام ۱۵ شهریور ۱۳۴۸،بر اساس گزارش بانک مرکزی، از رشد اقتصادی ۲۲ درصدی در سه‌ماهه اول سال خبر دادند. اسدالله علم  با صراحت این گزارش را دروغ خواند و گفت آن را باور ندارد. این پاسخ صریح که در حضور دیگران بیان شد، موجب ناخشنودی شاه شد. راوی متوجه جسارت خود شد، اما اذعان کرد که علاقه شدید شاه به پیشرفت، باعث پذیرش گزارشات غیرواقعی و در نتیجه بروز مشکلات مالی برای کشور می‌شد

ادامه مطلب »

گزارش نادرست ومشکلات اقتصادی عصرپهلوی

این یادداشت‌ها گفت‌وگوهای انتقادی اسدالله علم با محمدرضا شاه پهلوی را در بازه‌زمانی ۱۳۴۸ تا ۱۳۵۴ ثبت کرده است. محور اصلی این گفت‌وگوها، هشدار درباره مشکلات ساختاری مدیریت اقتصادی کشور است.

علم به شاهنشاه هشدار می‌دهد که:·
· دستگاه‌های دولتی به دلیل منافع شخصی، اطلاعات صحیح را به عرض نمی‌رسانند.
· حل مشکلات اقتصادی (مانند قیمت گندم یا مدیریت کارخانه) با “امریه” و دستور مستقیم ممکن نیست و نیاز به مطالعه و کارشناسی دارد.
· شاهنشاه به مشاوران مستقلی خارج از ساختار دولت نیاز دارد تا واقعیت‌ها را بدون حب و بغض به ایشان گزارش کنند.

در برابر این انتقادات، واکنش شاه معمولاً دفاع از گزارشات ، رد کردن پیشنهادها و در نهایت ناخشنودی از صراحت علم بود. این مطالب نشان می‌دهد که چگونه عدم پذیرش انتقادات و اتکا به اطلاعات نادرست به بروز مشکلات مالی و مدیریتی در کشور منجر می‌شد.

ادامه مطلب »

دستورات غیرکارشناسی

این متن بخش‌هایی از خاطرات اسدالله علم را نشان می‌دهد که نحوه تعامل و تصمیم‌گیری‌های محمدرضا شاه را در مسائل مختلف داخلی و خارجی روایت می‌کند.

· شاه با قاطعیت و گاهی با عجله و دادن ضرب‌الاجل‌های کوتاه (مثلاً ۴۸ ساعته برای دستگیری در بلوچستان) دستور می‌دهد.
· در موضوعاتی مانند ساخت بیمارستان شیعیان لبنان، شاه بر تصمیم‌گیری فوری تأکید دارد و از تأخیر خشمگین می‌شود.
· شاهنشاه حتی در تشکیل دولت جدید (کابینه هویدا) مستقیم دخالت می‌کند و با وجود پیش‌بینی‌های تغییر، به دلیل تحمیل شدن وزرا از سوی اطرافیان، به طور کامل با Cabinet قبلی موافقت می‌کند.
· در مسائل بین‌المللی مانند قرارداد هیرمند با افغانستان، شاه شرط تعهد کتبی پادشاه افغانستان را می‌گذارد.
· همچنین، رفتار شاه گاهی همراه با شکاکیت شدید و گاهی با ساده‌لوحی توصیف شده، مانند پرونده سپهبد بختیار که به تیرگی روابط ایران و لبنان انجامید.

ادامه مطلب »

عصبانیت و خشونت محمد رضاشاه-

در جریان یک شام، محمدرضا پهلوی از اسدالله علم، نخست‌وزیر، درباره گزارشی از بی‌بی‌سی پرسید. علم ابتدا گزارش را بی‌اهمیت و صرفاً مبتنی بر واقعیت دانست. اما پس از آنکه شاه بخشی از گزارش را خواند، به شدت خشمگین شد، علم را مورد ناسزا و فحاشی قرار داد و فریاد کشید، به طوری که باعث وحشت خانواده سلطنتی شد. علم از این واکنش شدید شاه نسبت به گزارشی که آن را صحیح اما بی‌اهمیت می‌دانست، متعجب شد

ادامه مطلب »

محمد رضا پهلوی و منتقدین سیاسی -آزادی بیان در دوران محمد رضا پهلوی

محمدرضا پهلوی به شدت از دکتر کنی، رئیس حزب مردم، به دلیل انتقاد از دولت و زیر سوال بردن آزادی انتخابات در دوران سلطنتش، انتقاد کرد. در پی این انتقاد، پهلوی دستور برکناری کنی و انتصاب ناصر عامری را صادر کرد. با این حال، محمدرضا پهلوی با پیشنهادات اصلاحی عامری، از جمله رایگان کردن تحصیل و درمان، مخالفت کرد و او را به خاطر انتقاداتش به شدت تحقیر کرد. عامری مجبور شد در تبریز اعتراف به اشتباه کند (“در گرگان گُه خوردم”) و پهلوی از این اقدام رضایت نشان داد. این وقایع نشان‌دهنده خودکامگی و عدم تحمل انتقاد در حکومت پهلوی است.

ادامه مطلب »

سایه سنگین سوءمدیریت برزندگی مردم در زمان پهلوی

باوجود ادعای «تمدن بزرگ»، کشور با مشکلات اساسی معیشتی و خدماتی روبه‌رو بوده است. قطعی برق، گرانی و کمبود نان، قند، شکر و گوشت، ضعف در توزیع گندم، وضعیت وخیم روستاها در آب و برق، و تصمیمات نادرست اقتصادی بارها موجب نارضایتی مردم شده است. سوءمدیریت، بی‌برنامگی و بی‌توجهی شاه و دولت به مشکلات روزمره، فاصله عمیق میان تبلیغات رسمی و واقعیت زندگی مردم را آشکار می‌سازد.

ادامه مطلب »

انحرافات دینی و اصلاحات فرهنگی محمد رضا شاه

محمدرضا پهلوی در نامه‌ای به ملک فیصل، او را به مدرنیزاسیون تشویق کرد و خواستار باز شدن مرزها، آموزش مختلط و ایجاد دیسکو شد. او این اقدامات را برای ثبات حکومت فیصل ضروری دانست. ملک فیصل با تعجب پاسخ داد که او پادشاه یک کشور مسلمان است، نه فرانسه

ادامه مطلب »

حرص و ثروت اندوزی محمّد‌رضا پهلوی

پس از تبعید رضا شاه، محمدرضا پهلوی ابتدا املاک غصب‌شده توسط پدرش (حدود ۲۰۰۰ آبادی) را به مجلس شورای ملی سپرد تا به صاحبان اصلی بازگردانده شوند. اما سپس این املاک را پس گرفت و با تأسیس «بنیاد پهلوی»، آن‌ها و سایر اموال نامشروع پدرش را رسماً متعلق به خانواده‌ی خود کرد. این بنیاد با عنوان «خیریّه» در اقتصاد کشور نفوذ یافت و به ابزاری برای پاداش دادن به حامیان حکومت تبدیل شد. تا سال ۱۳۵۶، بنیاد پهلوی مالک سهام ۲۰۷ شرکت در بخش‌های مختلف اقتصادی از جمله معدن، سیمان، بانک، بیمه، هتل، فلزات، کشت و صنعت و ساختمان بود.

ادامه مطلب »

بی علاقگی محمد رضا شاه به سواد و تحصیلات

دوران تحصیل محمدرضا پهلوی ،فردی بود که در درس، به خصوص ریاضی، ضعیف بوده و به دلیل جایگاه ولیعهدی، از بازخواست درسی مصون بوده است. در سوئیس، معلم او متوجه شده که تکالیفش را دوست صمیمی‌اش نوشته است. او بدون دیپلم به ایران بازگشت و در دانشکده نظامی ثبت نام کرد. سپس به عنوان بازرس ارتش، سه سال را در سفر به سراسر کشور گذراند و در نهایت با درجه ستوان دومی فارغ‌التحصیل شد و به سرعت به درجه سروانی رسید. نویسنده این روند تحصیلی را “طی کردن آسان پلّه‌های علم و سواد” توصیف می‌کند

ادامه مطلب »

رهاشدن کشور در بحران توسط محمدرضا

محمدرضا پهلوی، پیش از فرار در دی ماه ۱۳۵۷، سابقه ترک کشور در زمان بحران را داشته است. او چند روز پیش از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، ابتدا به شمال، سپس به عراق و نهایتاً به ایتالیا گریخت تا امنیت خود را در صورت شکست کودتای آمریکایی‌ها علیه دکتر مصدق تامین کند

ادامه مطلب »

تکبر و خودبزرگ بینی محمد رضاپهلوی

گزارش‌های تاریخی، از جمله گزارش سیا، شاهدی بر عقده خودبزرگ‌بینی محمدرضا پهلوی هستند. وی با نادیده گرفتن مبانی اقتصادی و منطق، دستور به ادغام کارخانه‌ها برای منافع بلژیکی‌ها داد و تنها به “امر من” اکتفا کرد. تکبر او در تغییر و طولانی‌تر کردن القاب خود، از “آریامهر” تا “اعلی‌حضرت همایون محمّدرضا پهلوی آریامهر شاهنشاه‌ ایران” آشکار است. او حتی از به کار رفتن لقب “شخص اول” برای خود به شدت ناراحت شد. پهلوی مناسبت‌های تقویم را نیز به خود و خانواده‌اش نسبت داد و جشن‌های اجباری در مناسبت‌های تولد، نجات از ترور، و کودتا ترتیب داد، که این امر اوج خودبزرگ‌بینی و تلاش برای اسطوره‌سازی از خود و خاندانش را نشان می‌دهد

ادامه مطلب »

فساد مالی در حکومت محمد رضا پهلوی

حکومت محمدرضا پهلوی آلوده به فساد و رشوه‌خواری گسترده بود، به طوری که شاه، خواهرش اشرف و وزیر دربار در رأس آن قرار داشتند. نخبگان و نظامیان نیز از این فساد بهره‌مند شده و درآمدهای کلانی از این طریق کسب می‌کردند. شاه همچنین از بودجه عمومی برای هزینه‌های شخصی و خانوادگی، از جمله خرید اموال لوکس و برگزاری جشن‌ها، استفاده می‌کرد.

ادامه مطلب »

انتقاد ناپذیری رضا شاه

رضا پهلوی به دلیل عصبانیت، افراد مختلف از جمله افسر پلیس و ملا را مورد ضرب و شتم قرار می‌داد. او در برابر انتقاد روزنامه تهرانی دستور توقیف آن را صادر کرد. همچنین، در مورد چپاول اموال توسط سران ارتش، به جای برخورد با آنان، از منتقد عصبانی شد، زیرا خود او نیز از اموال غصب شده سهم برمی‌داشت

ادامه مطلب »

انتقاد ناپذیری محمدرضا پهلوی

محمدرضا پهلوی به شدت مخالف هرگونه اعتراض و انتقاد بود و با منتقدان خود، از جمله اعضای خانواده و نخست‌وزیر، برخورد می‌کرد. او حتی دستور قتل ناصر عامری، رئیس حزب مردم، را به دلیل پرسشی درباره تحصیل رایگان صادر کرد. در دوران حکومت او، سانسور مطبوعات و کنترل نامه‌های شخصی مردم رواج داشت و خود او نیز به آزادی اندیشه اعتقادی نداشت.

ادامه مطلب »

پهلوی در واکنش به انتقادها در مورد اظهاراتش درباره جنگ احتمالی در شاخ آفریقا، با عصبانیت شدید و استفاده از الفاظ بسیار رکیک، منتقدان و “محافل سیاسی تهران” را مورد حمله قرار داده است. همچنین، متن فهرستی از فحاشی‌های وی به چهره‌های سرشناس بین‌المللی از جمله خبرنگار نیویورک تایمز، مسئول دفتر ایران در وزارت خارجه آمریکا، نماینده انگلیس در سازمان ملل و سفیر انگلیس در ایران، و همچنین روزنامه‌نگاران داخلی را ارائه می‌دهد که نشان‌دهنده سطح پایین ادب و نزاکت محمدرضا پهلوی است.

ادامه مطلب »

امید واعتماد محمدرضاپهلوی به بیگانگان

تکای محمدرضا پهلوی به قدرت‌های خارجی، به ویژه آمریکا، انگلستان و شوروی، در طول دوران حکومتش اشاره دارد. او پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، از حمایت‌های همه‌جانبه آمریکا، روابط خوب با شوروی و حمایت دیرینه انگلستان برخوردار بود و این امر باعث شده بود که جایگاه خود را مستحکم بداند. با این حال، در سال ۱۳۵۷، این امیدها به ناامیدی بدل شد. هنگامی که آمریکایی‌ها او را به ترک ایران تکلیف کردند، او از عدم حمایت آن‌ها متعجب شد. حتی پس از فرار از ایران، با ممانعت ورود به آمریکا مواجه شد و به ناسپاسی و نامردی آمریکایی‌ها اشاره کرد، در حالی که تمام عمر خود را در خدمت به ایالات متحده گذرانده بود.

ادامه مطلب »

عوام فریبی محمد رضاپهلوی

این متن به نقد شدید دوران حکومت محمدرضا پهلوی می‌پردازد و او را به ریاکاری در دینداری متهم می‌کند. در حالی که پهلوی ادعا می‌کرد نیرویی عرفانی او را همراهی می‌کند و خود را فردی مذهبی معرفی می‌کرد و حتی از ملاقات با حضرت قائم (عج) سخن می‌گفت، اما همزمان سیاست‌هایی را ترویج می‌کرد که با ارزش‌های دینی در تضاد کامل بود. گسترش فساد، فحشا، مشروب‌فروشی‌ها، قمارخانه‌ها، و حمایت از مراکز فساد مانند کاباره‌ها، برگزاری جشن هنر شیراز با محتوای مستهجن، اشغال برنامه‌های تلویزیونی و سینماها توسط فیلم‌های مبتذل آمریکایی، و ممنوعیت استفاده از چادر برای دانش‌آموزان، دانشجویان و کارمندان، تنها بخشی از این سیاست‌ها بود. علاوه بر این، در حالی که او از ایمان سخن می‌گفت، بسیاری از وعاظ و روحانیون در زندان‌ها، تبعیدگاه‌ها و شکنجه‌گاه‌ها به سر می‌بردند. متن نتیجه می‌گیرد که پهلوی برای حفظ ظاهر و جلب نظر برخی، دم از دین می‌زد، اما در عمل برای خوش‌خدمتی به بیگانگان، فساد و بی‌بندوباری را در جامعه ترویج می‌کرد.

ادامه مطلب »

غیرت ناموسی محمدرضاپهلوی

در سفر سلطان قابوس به ایران، محمدرضا پهلوی دستور داد دختران ایرانی برای خوش‌گذرانی در اختیار او قرار گیرند. گفته شد سلطان قابوس هر شب چهار تا پنج دختر داشته و از آن‌ها بسیار لذت برده است.

ادامه مطلب »

محمد رضا پهلوی و خانواده

محمدرضا پهلوی به دلیل “زن‌بارگی” از همسران اول (فوزیه) و دوم (ثریا) خود جدا شد و سپس با فرح ازدواج کرد. فساد جنسی او، از جمله علاقه به دختران موطلایی و مهمانداران لوفت‌هانزا، آشکار بود. او حتی در سفرهای تفریحی، فرح را به ویلا می‌فرستاد تا خودش به عیاشی بپردازد و درخواست‌های نامشروعی مانند رابطه با دختر وزیر یا درخواست زن از فرماندار ونیز داشت

ادامه مطلب »

حضور خانواده ی محمدرضاپهلوی در اقتصاد

محمدرضا پهلوی به خانواده‌اش اجازه سوءاستفاده از بیت‌المال را می‌داد. شاپور علیرضا در قاچاق مواد مخدر دست داشت. فرح در امور فرهنگی و اقتصادی دخالت کرده و با قیمت‌گذاری‌های نجومی، اختلاس می‌کرد. شهناز نیز از بیت‌المال برداشت‌های کلان داشت

ادامه مطلب »

بی‌اعتنایی محمدرضا پهلوی به رأی مردم

اسدالله علم، معتمد محمدرضا پهلوی، اعتراف می‌کند که انتخابات مجلس و هیأت حاکمه تحت کنترل کامل شاه و حزب حاکم بود و نمایندگان از پیش انتخاب می‌شدند. او به فساد و زد و بند در این فرایند اشاره کرده و قشر بالای جامعه را “اَفسد‌النّاس” می‌نامد. این بی‌اعتمادی به انتخابات، منجر به مشارکت پایین مردم شد، چنانکه در انتخابات انجمن‌های شهرداری تهران در سال ۱۳۵۵، از پنج میلیون نفر جمعیت، تنها حدود ۶۰-۷۰ هزار نفر ثبت‌نام کردند

ادامه مطلب »

مقابله محمدرضاپهلوی با نمادهای اسلام

دوران حکومت پهلوی شاهد ترویج فساد گسترده و مقابله با اسلام بود. این فساد در قالب آگهی‌های جنسی، فیلم‌های مستهجن، تشویق زنان به خوانندگی، کلوپ‌های شبانه و قمار نمود داشت. انقلاب سفید نیز با منع حجاب در مراکز عمومی و تأسیس «کاخ جوانان» با اهداف غیراخلاقی همراه بود. برگزاری «جشن هنر شیراز» در ماه رمضان ۱۳۵۶ نیز نمونه‌ای دیگر از این رویکرد ضد اسلامی بود.

ادامه مطلب »

تجمل گرایی محمد رضا پهلوی

کاخ نیاوران، تبدیل شده از محل پذیرایی مقامات به خانه خانواده پهلوی، ۱۰ سال ساخت آن طول کشید. این کاخ ضدگلوله، ضدتوپ و ضدزلزله، ۹۰۰۰ متر مربعی، شامل امکانات لوکس و مجموعه‌های هنری نفیس بود. فرح پهلوی ۷۰۰ کیلو طلا را به خارج برد. خاندان سلطنتی کاخ‌های متعدد دیگری نیز داشتند که با بهترین مصالح و لوازم خارجی ساخته و تزئین شده بودند. زندگی آن‌ها غرق در تجملاتی چون پوست سنجاب مسیحی ۴۰ هزار دلاری و مبلمان اروپایی میلیونی بود

ادامه مطلب »

فساد و محمّد‌رضاپهلوی

محمدرضا پهلوی در تمامی قراردادهای دولتی حق‌الزحمه خود را برمی‌داشت و علاوه بر فساد شخصی، چشم‌پوشی و تشویق فساد نزدیکان و خانواده‌اش، از جمله نخست‌وزیر و همسرش فرح را نیز در دستور کار داشت.

ادامه مطلب »

ذلت محمد رضا پهلوی در برابر با دشمن

رژیم پهلوی در برابر آمریکا و انگلیس منفعل و ذلیل بود؛ از امکانات نظامی ایران در جنگ ویتنام توسط آمریکا سوءاستفاده می‌شد و رژیم پهلوی قادر به فروش سلاح بدون اجازه آمریکا نبود. همچنین در برابر غارت شرکت انگلیسی کاستین سکوت کرده و نفت ایران را بسیار ارزان به انگلیس می‌فروخت.

ادامه مطلب »