غصب زمین‌های حاصلخیز ایران توسط رضا شاه و خانواده‌اش

رضا شاه با تصاحب اجباری زمین‌های روحانیون و مالکان بزرگ، خانواده‌اش را به یکی از بزرگ‌ترین زمین‌داران کشور تبدیل کرد، بی‌آنکه اصلاحات کشاورزی مؤثری انجام دهد؛ نتیجه این شد که تولید و معیشت روستاییان تغییر نکرد و صنعتی‌شدن کشور به تعویق افتاد.

ادامه مطلب »

بازتاب فساد سیستماتیک در حکومت رضاشاه از نگاه پیتر آوری

پیتر آوری در کتاب ایران مدرن بیان می‌کند که اصلاحات رضاشاه زمینه‌ساز پیدایش گروهی طماع شد که منابع عمومی را به سود شخصی منحرف می‌کردند. خود شاه با طمع‌ورزی به زمین و ثروت، الگوی این رفتار شد و فساد از رأس حکومت به پایین سرایت کرد؛ به‌گونه‌ای که حتی در صورت اتهام به فساد، نزدیکان او به‌راحتی از قانون می‌گریختند و معیارهای اخلاقی به سخره گرفته می‌شد.

ادامه مطلب »

فقر و محرومیت دهقانان در دوران رضاشاه

جان فوران در کتاب مقاومت شکننده می‌نویسد که سطح زندگی دهقانان ایرانی در اواخر سلطنت رضاشاه نه‌تنها رضایت‌بخش نبود بلکه بدتر نیز شد. غذای اصلی آنان نان، چای و ماست بود و بسیاری غالباً گرسنگی می‌کشیدند. طبق برآورد سازمان ملل در دهۀ ۱۳۳۰، ایرانیان کمتر از ۱۸۰۰ کالری روزانه دریافت می‌کردند که پایین‌تر از مناطق فقیر خاورمیانه بود. شرایط بهداشتی نیز فاجعه‌بار بود: مرگ‌ومیر کودکان ۵۰٪، امید به زندگی در روستاها تنها ۲۷ سال، و بیماری‌های گسترده همراه با فقدان خدمات بهداشتی. آموزش و مدرسه در روستاها تقریباً وجود نداشت و مالکان در بهبود شرایط معیشتی، بهداشتی یا آموزشی دهقانان نقشی ایفا نکردند.

ادامه مطلب »

فلاکت تجار ایرانی در دوره رضا خان

محمدقلی مجد در رضاشاه و بریتانیا به گزارشی از هارت اشاره می‌کند که طی گفت‌وگویی با غفارخان جلال، اوضاع اقتصادی ایران را «مدام وخیم‌تر» توصیف می‌کند. جلال می‌گوید خارجی‌ها شدت فلاکت تجار ایرانی را درک نمی‌کنند؛ تعداد زیادی از آن‌ها ورشکست شده‌اند و شمار بسیاری نیز در آستانۀ ورشکستگی قرار دارند.

ادامه مطلب »

ثروت‌اندوزی و غصب املاک توسط رضاشاه

یرواند آبراهامیان در ایران بین دو انقلاب توضیح می‌دهد که رضاشاه از سرهنگی با درآمد محدود در ۱۲۹۹ به ثروتمندترین فرد ایران بدل شد. هنگام کناره‌گیری، او سه میلیون پوند در حساب بانکی و سه میلیون هکتار زمین در مازندران بر جای گذاشت؛ زمین‌هایی که از راه مصادره مستقیم، فروش اجباری و ادعاهای مشکوک به دست آمده بود. به گزارش سفارت انگلیس، او با بهانه‌هایی چون توطئه، بی‌توجهی یا تغییر مسیر آب، املاک و روستاها را تصاحب می‌کرد. این دارایی عظیم هزینه هتل‌ها، کاخ‌ها، شرکت‌ها و بنیادهای سلطنتی را تأمین می‌کرد و دربار پهلوی را به مجتمع ملکی‌ـ‌نظامی ثروتمندی تبدیل ساخت که مقام‌ها و مواجب پرسود به اطرافیان عرضه می‌نمود.

ادامه مطلب »

زمین خواری گسترده رضا شاه در شمال ایران

جان فوران در مقاومت شکننده می‌نویسد رضاشاه به زمین‌خواری شهره بود و مالکان از ترس یا اجبار بخشی از املاک خود را به او «پیشکش» می‌کردند. او در مقابل، از زمین‌های سایر مناطق کشور به آن‌ها جبران می‌داد. تقریباً تمام اراضی مازندران و بخش‌های بزرگی از گیلان و گرگان، شامل حدود ۲۰۰ روستا و بیش از ۲۳۵ هزار نفر جمعیت، به مالکیت خصوصی شاه درآمد. اگرچه برخی تردید دارند که او از همه روش‌های سختگیرانه مأمورانش آگاه بوده، اما همگان تصدیق می‌کردند که شاه مالک زمین‌های وسیعی است و حتی باران را به سبب سودش در کشاورزی با شوق می‌نگریست.

ادامه مطلب »

ثروت نجومی و زمین‌خواری رضا شاه

محمدقلی مجد به نقل از دریفوس می‌نویسد سپرده نقدی رضاشاه در بانک ملی به ۶۸۰ میلیون ریال (۴۲/۵ میلیون دلار) می‌رسید. او با حرص بی‌پایان، علاوه بر تصاحب مازندران، در شهرهای مختلف زمین، هتل و کارخانه به دست آورد و املاک را با تهدید به قیمت ناچیز، گاه تنها یک‌صدم ارزش واقعی، از مالکان می‌گرفت.

ادامه مطلب »

شهوت سیری ناپذیر رضا شاه برای تصاحب زمین

آبراهامیان در تاریخ ایران مدرن می‌نویسد سفارت بریتانیا در ۱۹۳۲ گزارش داد: «اشتهای سیری‌ناپذیر وی [رضا شاه] به زمین دارد به حدی می‌رسد که چند صباح دیگر از اینکه چرا اعلیحضرت بی‌درنگ همۀ ایران را به نام خود به ثبت نمی‌رسانند، تعجب خواهیم کرد»

ادامه مطلب »

دو عیب بزرگ رضا شاه

کریستین دلانوآ در کتاب ساواک می‌نویسد رضاشاه با طمع، در مدت کوتاهی از یک نظامی بی‌چیز یک لا قبا، به بزرگ‌ترین مالک زمین کشور بدل شد. او به بهانه مصالح دولت، زمین خوانین را مصادره و صاحبانش را زندانی می‌کرد و سپس املاک را به نفع شخصی تصاحب می‌نمود.

ادامه مطلب »

رضاشاه؛ از مصادرۀ املاک تا هتل‌داری

محمدقلی مجد در کتاب رضاشاه و بریتانیا به نقل از گونتر می‌نویسد رضاشاه بزرگ‌ترین مالک آسیا (بعد از امپراتور ژاپن) بود و بخش عمده‌ای از املاک را با مصادره از مالکان پیشین به دست آورد. همچنین او در کنار سلطنت، به هتل‌داری نیز می‌پرداخت و اکثر هتل‌های شمال کشور، به‌ویژه کنار دریای خزر، شخصاً متعلق به او بودند.

 

ادامه مطلب »

اختلاس رضا شاه و تلاش بریتانیا برای تطهیر وی

رضاشاه هنگام کناره‌گیری در سال ۱۳۲۰، صدها میلیون ریال در بانک ملی و ده‌ها میلیون دلار در بانک‌های لندن، سوئیس و آمریکا اندوخته بود که همگی به فرزندانش رسید. این ثروت‌های کلان نشان می‌دهد تعبیرهایی چون «عصر طلایی» یا «رهبر کبیر» بیشتر ساخته‌وپرداخته تبلیغات بریتانیا بوده است.

ادامه مطلب »

نظررضاشاه ومحمدرضاپهلوی درباره رجال حکومت

در ۱۹ آذر ۱۳۵۳ درباره روحیۀ مردم و رجال سیاسی بحث شد. گفته شد که رجال کوتاه‌فکر و منفعت‌طلب‌اند و مسائل مملکتی را صرفاً از دیدگاه شخصی می‌بینند. شاه هم تأیید کرد و گفت: متأسفانه آدم نداریم. سپس به خاطره‌نویسی شاه فقید اشاره شد که خود را “سرپوشی طلایی بر ظرفی آلوده” توصیف کرده بود؛ تعبیری که ناظر به فساد هیئت حاکمه بود. شاه با خنده پذیرفت که این برداشت چندان بی‌راه نیست.»

ادامه مطلب »

ضعف و استیصال رضا پهلوی-فروپاشی ارتش ایران-تصمیمات متناقض- فرار پهلوی

در پی حمله متفقین در شهریور ۱۳۲۰، رضا پهلوی به سرعت دچار آشفتگی روانی و ضعف جسمانی شد. ارتشش در همان ساعات اولیه متلاشی گردید و او که کاملاً مستأصل شده بود، دست به تصمیمات متناقض زد. سرانجام، وی سراسیمه به بندرعباس رفته و با کشتی انگلیسی از ایران خارج شد.

ادامه مطلب »

دارایی‌ رضاشاه در بانک‌های داخلی و خارجی

در زمان استعفای رضاشاه در ۱۳۲۰ شمسی، او بیش از ۷۶۰ میلیون ریال در بانک ملی و مبالغ هنگفتی در بانک‌های خارجی از جمله لندن، سوئیس و نیویورک داشت. فرزندانش این دارایی‌ها را به ارث بردند و دارایی‌های او در آمریکا حدود ۱۸.۵ میلیون دلار برآورد می‌شود. این حجم ثروت نشان می‌دهد تعبیراتی مانند «عصر طلایی، رهبر کبیر، مصلح» بیشتر جنبه تبلیغاتی و افسانه‌ای داشته‌اند.

ادامه مطلب »

ثروت‌اندوزی و فساد مالی شاه از نگاه آرتور چستر میلسپو

آرتور چستر میلسپو در کتاب «آمریکایی‌ها در ایران» می‌نویسد شاه با اقدامات مشکوک و پرهزینه، ثروت کلانی اندوخت. بخش بزرگی از زمین‌های مازندران را تصاحب کرد و حساب‌های شخصی‌اش بیش از ۲۰ میلیون دلار بود. او بودجه‌های عمومی را با بودجه‌های خصوصی مخلوط می‌کرد و از مالیات‌های اضافی، حق‌السهم نفت، تورم و انحصارات، درآمد شخصی به دست می‌آورد.

ادامه مطلب »

پول دوستی رضاخان به روایت اسناد وزارت خارجۀ آمریکا

محمدقلی مجد در کتاب «رضاشاه و بریتانیا» با استناد به اسناد وزارت خارجۀ آمریکا می‌نویسد رضاخان پس از دستیابی به قدرت با پشتیبانی انگلیسی‌ها به ثروت‌اندوزی و اخاذی از ثروتمندان پرداخت و حتی درصدد اخاذی از احمدشاه نیز برآمد. طبق گزارش‌ها، سفر احمدشاه به اروپا در واقع به دلیل فشار مالی و امتناع او از پرداخت پول به وزیر جنگ بود.

ادامه مطلب »

کاخ سازی و مجسمه سازی رضاشاه به روایت آرتور چستر میلسپو

آرتور چستر میلسپو در کتاب «آمریکایی‌ها در ایران» می‌نویسد رضاشاه به‌جای اقامت در کاخ گلستان، مجموعه‌ای از کاخ‌های مدرن ساخت. او در کنار هتل رامسر کاخی کوچک برای استراحت ساخت و در سراسر ایران مجسمه‌های متعدد خود را نصب کرد تا یادش باقی بماند. برخی از بناهای او از نظر معماری قابل قبول، برخی جذاب و برخی نیز فاقد زیبایی بودند.

ادامه مطلب »

رضاشاه و رؤیای امپراتوری شخصی

محمدقلی مجد، می‌نویسد: هدف اصلی رضاشاه نه توسعه کشور، بلکه ایجاد یک امپراتوری شخصی بود؛ او با تصاحب گستردۀ زمین‌های زراعی و ساخت جاده‌ها و راه‌آهن در واقع شبکه‌ای برای اتصال املاک خود ایجاد کرد و در کنار آن دارایی طبقات مرفه را نیز به‌تدریج مصادره می‌کرد.

ادامه مطلب »

خشم رضاشاه از سقوط ارزش پوند به دلیل زیان اندوخته‌های شخصی‌اش

به‌گفتۀ محمدقلی مجد در کتاب «رضاشاه و بریتانیا»، تعلیق تبدیل پوند استرلینگ به طلا از سوی بریتانیا در سال ۱۹۳۱م باعث کاهش ارزش پوند و هرج‌ومرج مالی در ایران شد. تلگرام این خبر در کرمانشاه به رضاشاه رسید و او از شدت زیان شخصی و نه دولتی ــ شامل میلیون‌ها لیره و پوند ذخیره‌شده در خارج از کشور ــ از کوره دررفت و حتی به مشاوران و انگلیسی‌ها ناسزا گفت، زیرا در یک لحظه حدود ۳۰ درصد دارایی‌هایش از بین رفته بود.

ادامه مطلب »

تجارت با شوروی دلیل علاقه رضا شاه به زمین‌خواری در شمال

به‌گفتۀ محمدقلی مجد در کتاب «رضاشاه و بریتانیا»، رضاشاه با تصاحب منطقۀ خزر و بجنورد عواید صادرات گندم، برنج، پنبه و دام به شوروی را مستقیماً به حساب‌های شخصی خود در نیویورک و بانک‌های سوئیس منتقل می‌کرد و به همین دلیل تا آخرین روزهای حکومتش برای تصرف زمین‌های مجاور شوروی تلاش می‌نمود.

ادامه مطلب »

عصبانیت و خشونت رضاخان

رضاخان، چه در دوران وزارت جنگ و قزاقی و چه پس از رسیدن به مقام رئیس‌الوزرایی، شخصیتی خشمگین و عصبانی داشت. او در مواجهه با افرادی که او را خشمگین می‌کردند، بدون توجه به جایگاهشان – از رئیس‌الوزرا و رئیس نظمیه گرفته تا مدیر روزنامه و افسر – بلافاصله دست به کتک زدن و سیلی زدن می‌برد. این رفتار خشن و تغییرناپذیر، نشان‌دهنده پایداری خوی گذشته او، حتی در بالاترین مقام سیاسی کشور بود

ادامه مطلب »

مجازات و قتل عام زیردستان بدستور رضاخان

رضا پهلوی با خودکامگی، طرح‌های عمرانی دلخواه خود را با ترسیم روی نقشه دیکته می‌کرد و مقامات محلی را وادار به اجرای فوری و حتی نمایشی (مانند کاشت شبانه درختان) می‌نمود. او به جزئیات ناچیزی مانند تعداد درختان اهمیت داده و مسئولان را به شدت تنبیه می‌کرد. در یک مورد، دستور تیرباران ۵۴ نفر را صادر کرد که به دلیل عجله در اجرا، منجر به کشته شدن ۷ نفر بی‌گناه دیگر شد و بی‌رحمی و بی‌توجهی او به جان انسان‌ها را آشکار ساخت.

ادامه مطلب »

انحرافات و اصلاحات فرهنگی و اجتماعی رضا شاه- نقش آفرینی در انحراف

اصلاحات فرهنگی و اجتماعی رضا شاه، که با هدف ترویج سکولاریسم و فرهنگ غربی انجام شد، پیامدهای عمیقی بر جامعه ایران داشت. این اصلاحات شامل محدودیت‌هایی بر مراسم و نمادهای مذهبی، ممنوعیت القاب مذهبی و انتقال نهادهای مذهبی به وزارت آموزش و پرورش بود. اوج این اصلاحات، قانون کشف حجاب بود که با ممنوعیت چادر در اماکن عمومی و ترویج اجباری بی‌حجابی همراه شد. پیامدهای این قانون شامل افزایش چشمگیر طلاق و جدایی زنان از خانواده‌هایشان بود. در مجموع، این اصلاحات به عنوان عامل انحرافات اجتماعی و فرهنگی در ایران تلقی می‌شود.

ادامه مطلب »

حرص و ثروت اندوزی رضاشاه

در اواخر دوران حکومتش (شهریور ۱۳۲۰)، رضا پهلوی حدود نیمی از نقدینگی کل کشور را در اختیار داشت (۶۸۰ میلیون ریال). او بخش‌های بزرگی از مازندران را تصاحب کرد و با استفاده از قدرت، املاک زیادی را با قیمتی دلخواه و گاهی با تهدید مالکان خرید. همچنین هتل‌ها و کارخانه‌های متعددی برای خود ساخت. او حداقل ۱۰۰ میلیون دلار از محل حق‌الامتیاز نفت را شخصاً برداشت کرد که معادل کل ظرفیت وام‌دهی بانک مهمی در آمریکا در آن زمان بود. این اقدامات نشان‌دهنده‌ی حرص شدید او برای چپاول اموال ایران است.

ادامه مطلب »

بی سوادی رضا شاه

سطح پایین تحصیلات، توانایی فکری و فرهنگ عمومی‌اش  رضا شاه ،بر اساس نامه فوق ،واضح و مشهود میباشد .این وضعیت به عنوان عاملی برای تقلید کورکورانه از فرهنگ اروپا معرفی شده است.

ادامه مطلب »

فرار در بحران و سقوط رضا پهلوی

در ۲۵ شهریور ۱۳۲۰، جاده‌ی تهران-قزوین شاهد پیشروی تانک‌ها و کامیون‌های نظامی شوروی به سمت پایتخت ایران بود که یادآور حوادث سال ۱۲۹۴ بود. رضا پهلوی، شاه وقت ایران، با وجود شناخت و نفرت از روس‌ها، به جای مقاومت، استعفا داد و از تهران گریخت. او سپس به اصفهان پناهنده شد و از کشور تبعید گردید و ایران را در بحرانی عمیق رها کرد.

ادامه مطلب »

تکبر و خود بزرگ بینی رضا شاه

رضا پهلوی، پادشاه ایران، خود را نه تنها قدرتمند، بلکه سرچشمه حکمت و “سایه خدا” می‌دانست و در تمام امور دولتی دخالت می‌کرد. در اواخر سلطنتش، این تکبر به حدی رسید که ادعای خدا بودن را نیز پذیرفت و دچار جنون قدرت شد.

ادامه مطلب »

تکبر و خودبزرگ بینی محمد رضاپهلوی

گزارش‌های تاریخی، از جمله گزارش سیا، شاهدی بر عقده خودبزرگ‌بینی محمدرضا پهلوی هستند. وی با نادیده گرفتن مبانی اقتصادی و منطق، دستور به ادغام کارخانه‌ها برای منافع بلژیکی‌ها داد و تنها به “امر من” اکتفا کرد. تکبر او در تغییر و طولانی‌تر کردن القاب خود، از “آریامهر” تا “اعلی‌حضرت همایون محمّدرضا پهلوی آریامهر شاهنشاه‌ ایران” آشکار است. او حتی از به کار رفتن لقب “شخص اول” برای خود به شدت ناراحت شد. پهلوی مناسبت‌های تقویم را نیز به خود و خانواده‌اش نسبت داد و جشن‌های اجباری در مناسبت‌های تولد، نجات از ترور، و کودتا ترتیب داد، که این امر اوج خودبزرگ‌بینی و تلاش برای اسطوره‌سازی از خود و خاندانش را نشان می‌دهد

ادامه مطلب »

رضا شاه بخش عمده‌ای از بودجه‌های نظامی و عمرانی (راه‌آهن و بنادر) را به اختلاس اختصاص داد، به‌طوری که بیش از ۲۰ میلیون پوند از ۳۱ میلیون پوند درآمد نفتی ایران را دزدید. او در حساب‌های بانکی خود در لندن بین ۲۰ تا ۳۰ میلیون پوند پول داشت. این ثروت می‌توانست برای خرید سهام شرکت نفت ایران و انگلیس (APOC) و جلوگیری از بحران‌های بعدی مورد استفاده قرار گیرد، اما رضا شاه از طریق رشوه، خریدهای ارزان و تصاحب املاک، این ثروت را جمع‌آوری کرده بود

ادامه مطلب »

خودکامگی رضا شاه در برابر کارشناس

رضا شاه ،سال‌های پایانی سلطنت خود، دچار جنون قدرت شد و حتی در مسائل جزئی مانند کاشت درخت، علیرغم نظر کارشناسان مبنی بر عدم رشد، دستور به اجرای آن می‌داد. این اصرار بر دخالت شخصی در تمام امور، از بالاترین سیاست‌ها تا جزئی‌ترین جزئیات، نشان‌دهنده عدم پذیرش نظر کارشناسان و نگاه خودکامه او به قدرت بود

ادامه مطلب »

خودکامگی محمدرضا شاه در برابر کارشناسان

محمد رضا شاه با وجود مخالفت کارشناسان، دستور به ادغام کارخانه‌ها برای منافع بلژیکی‌ها می‌دهد و معتقد است امر او برای تحقق صرفه اقتصادی کافی است. در مثالی دیگر، او با وجود توضیح وزیر دربار درباره عدم صرفه اقتصادی کشاورزی داخلی در مقایسه با واردات گندم از آمریکا، بر نظر خود مبنی بر سودآور بودن کشاورزی با مساعدت‌های دولتی اصرار می‌ورزد

ادامه مطلب »

اخلاق و بی ادبی رضا شاه

رضا پهلوی با خشونت و الفاظ رکیک به وزیر دارایی خود ،به دلیل دستور ساخت سد توسط وزیر (که خود دستور از سوی رضا پهلوی بوده) صورت می‌گیرد،حمله می‌کند.  و منجر به جراحت وزیر می‌شود. این رفتار، فقدان درک رضا پهلوی از اخلاق و ادب عامل تردید در مورد توانایی او در وارد کردن مظاهر تمدن جدید،میشود.

ادامه مطلب »

امید به بیگانه رضاخان

رضا پهلوی با حمایت انگلیسی‌ها به قدرت رسید و با امضای قراردادهای نامطلوب نفتی (مانند قرارداد ۱۹۳۳) و خوش‌خدمتی به بیگانگان، منافع شخصی خود را تأمین کرد. در طول جنگ جهانی دوم، با وجود مهلت داده شده برای دستگیری عوامل نازی، انگلیسی‌ها و شوروی به ایران حمله کردند و ارتش او به سرعت فروپاشید. در نهایت، نیروهای خارجی او را مجبور به تبعید به آفریقای جنوبی کردند و او در آنجا در تنهایی درگذشت.

ادامه مطلب »

عوام فریبی رضاخان

در دوران پیش از رسیدن به سلطنت، رضا پهلوی با تظاهر به مذهبی بودن و شرکت در مراسم سوگواری محرم، سعی در جلب نظر مردم داشت. اما پس از به قدرت رسیدن، رویکرد خود را تغییر داد و با محدود کردن مناسک مذهبی، تلاش در جداسازی اجباری جامعه از دین نمود. این تناقض رفتاری نشان‌دهنده پایه‌ریزی حکومت او بر اساس فریبکاری است.

ادامه مطلب »

غیرت ناموسی رضاخان

این متن، نامه‌ای از زنان یزد به مجلس شورای ملی در دوران رضا شاه را بازتاب می‌دهد که در آن به ظلم و ستم شدید پاسبانان و مأموران شهربانی به زنان، از جمله ضرب و جرح، غارت اموال (روسری و چادر نماز) و حتی به شهادت رساندن زنان بیمار یا باردار اشاره شده است. نویسنده نامه معتقد است که در زمان قانون کشف حجاب رضا شاه، حتی ناموس خود او نیز غیرت نداشت و این ظلم‌ها در حالی صورت می‌گرفت که شاه با بی‌حجابی ملکه و دخترانش، به مقدسات توهین می‌کرد.

ادامه مطلب »

رضاخان و بیت المال

این متن روایتگر فساد مالی در دوران پهلوی است، به ویژه در مورد رضا پهلوی و فرزندانش. به عنوان نمونه، به درخواست غیرقانونی یکی از پسران رضا پهلوی برای کابل‌کشی باغ شخصی با بودجه شهرداری و اجتناب از پرداخت هزینه برق اشاره شده است. همچنین، متن بیان می‌کند که خانواده پهلوی با تصاحب گسترده زمین‌ها، به یکی از بزرگترین مالکان کشور تبدیل شده بودند

ادامه مطلب »

فعالیت خانواده ی رضاخان در اقتصاد

گزارش‌های سیا از فساد فرزندان رضا پهلوی پرده برمی‌دارد. پسرانش صنعت حمل و نقل را با اولویت دادن به کامیون بر راه‌آهن، برای منافع شخصی کنترل می‌کردند و مانع توسعه خطوط ریلی می‌شدند. دخترش نیز در تصمیم‌گیری‌های صنعتی کشور نفوذ داشت. این فسادها باعث اتلاف منابع و نیروی انسانی می‌شد

ادامه مطلب »

بی‌اعتنایی رضاخان به رأی مردم

انتخابات مجلس شورای ملی در دوران رضا پهلوی کاملاً فرمایشی بود؛ در انتخابات دوره‌ی ششم، آیت‌الله مدرس هیچ رأیی نداشت. او با طنز پرسید: «آن یک رأی که خودم به خودم دادم، کجاست؟!» رضا پهلوی اهمیتی به نظر مردم نمی‌داد

ادامه مطلب »

مقابله رضا خان با گسترش اسلام

رضا پهلوی با برگزاری مراسم عزاداری امام حسین (ع) مخالفت می‌کرد و در ایام محرم، با راه‌اندازی دسته‌های موزیک و کارناوال‌های شادی (حتی در شب عاشورا)، به مقدسات اسلامی توهین می‌کرد. این اقدامات در جهت مقابله با اسلام بود

ادامه مطلب »

تجمّل‌گرایی رضاخان

رضا پهلوی با مالکیت وسیع املاک در ایران، پس از امپراتور ژاپن، بزرگترین مالک آسیا بود. او با انحصار صنعت گردشگری و مالکیت بسیاری از هتل‌ها، به‌ویژه در سواحل خزر، در تجمل و ثروت‌اندوزی غرق بود

ادامه مطلب »

فساد و رضاخان

رضا پهلوی، در تقلید از پادشاه مصر، پیرمردی را سوار خودروی خود کرد و صد تومان انعام داد. پیرمرد به جای پول، درخواست معافیت پسرش از خدمت نظام کرد. رضا پهلوی موافقت کرد و دستور داد پول را به رشوه گیرندگان بدهند. متن به فساد گسترده در حکومت او و کسب ثروت از طریق رشوه، تصاحب املاک و خرید ارزان اشاره دارد.

ادامه مطلب »

منفوریّت اجتماعی رضا خان

رضا پهلوی به دلیل نفرت گسترده مردم و اذعان نویسندگان و سرشناسان خارجی، از جمله سفیر آمریکا، به بی‌رحمی، طمع‌کاری و ستم‌گری، با سقوط و مرگ در تبعید، تأثیری بر کسی نگذاشت.

ادامه مطلب »

ذلّت رضاخان در برخورد با دشمن

فرمانده نیروی دریایی، غلام‌علی بایندر، با اقدام خود در استقرار پرچم ایران در جزایر خلیج فارس، باعث اعتراض انگلیسی‌ها و توبیخ از سوی رضا پهلوی شد. این رویداد نمونه‌ای از ضعف رضا پهلوی در برابر انگلیس و انعطاف‌پذیری او در قبال منافع ملی بود، که در نهایت منجر به اخراج او توسط انگلیسی‌ها به دلیل گرایش به آلمان شد.

ادامه مطلب »