فقر و محرومیت دهقانان در دوران رضاشاه

جان فوران در کتاب مقاومت شکننده می‌نویسد که سطح زندگی دهقانان ایرانی در اواخر سلطنت رضاشاه نه‌تنها رضایت‌بخش نبود بلکه بدتر نیز شد. غذای اصلی آنان نان، چای و ماست بود و بسیاری غالباً گرسنگی می‌کشیدند. طبق برآورد سازمان ملل در دهۀ ۱۳۳۰، ایرانیان کمتر از ۱۸۰۰ کالری روزانه دریافت می‌کردند که پایین‌تر از مناطق فقیر خاورمیانه بود. شرایط بهداشتی نیز فاجعه‌بار بود: مرگ‌ومیر کودکان ۵۰٪، امید به زندگی در روستاها تنها ۲۷ سال، و بیماری‌های گسترده همراه با فقدان خدمات بهداشتی. آموزش و مدرسه در روستاها تقریباً وجود نداشت و مالکان در بهبود شرایط معیشتی، بهداشتی یا آموزشی دهقانان نقشی ایفا نکردند.

ادامه مطلب »

زمین خواری گسترده رضا شاه در شمال ایران

جان فوران در مقاومت شکننده می‌نویسد رضاشاه به زمین‌خواری شهره بود و مالکان از ترس یا اجبار بخشی از املاک خود را به او «پیشکش» می‌کردند. او در مقابل، از زمین‌های سایر مناطق کشور به آن‌ها جبران می‌داد. تقریباً تمام اراضی مازندران و بخش‌های بزرگی از گیلان و گرگان، شامل حدود ۲۰۰ روستا و بیش از ۲۳۵ هزار نفر جمعیت، به مالکیت خصوصی شاه درآمد. اگرچه برخی تردید دارند که او از همه روش‌های سختگیرانه مأمورانش آگاه بوده، اما همگان تصدیق می‌کردند که شاه مالک زمین‌های وسیعی است و حتی باران را به سبب سودش در کشاورزی با شوق می‌نگریست.

ادامه مطلب »