یرواند آبراهامیان، مورخ ایرانیآمریکایی خاورمیانه و استاد برجستۀ تاریخ در کالج باروخ و مرکز تحصیلات تکمیلی دانشگاه نیویورک، در کتاب «ایران بین دو انقلاب» مینویسد:
رضاشاه، پسر یک خردهمالک و سرهنگ سابق که با حقوق محدودی در سال ۱۹۲۱م [۱۲۹۹ شمسی] سر میکرد، در طول سلطنتش چنان ثروتی اندوخت که توانگرترین فرد ایران شد.
زندگینامهای جانبدارانه که اخیراً در غرب انتشار یافت، اقرار میکند که رضاشاه به هنگام کنارهگیری برای وارث خود یک حساب بانکی با ۳.۰۰۰.۰۰۰ پوند پول و املاکی بالغ بر ۳.۰۰۰.۰۰۰ هکتار به جا گذاشت. این املاک که در استان حاصلخیز مازندران قرار داشت، بخشی با مصادرۀ مستقیم، بخشی با فروش اجباری و بخشی با ادعای مشکوک خالصهجات سلطنتی که در طی قرن گذشته متروکه شده بود، حاصل آمد.
بنا بر گزارش سفارت انگلیس شاه با «علاقۀ ناپاک» خود به مال و دارایی، املاک یک زمیندار بزرگ را به دلیل توطئه بر ضد دولت از چنگش درمیآورد، دهات یکی دیگر را به علت بیتوجهی به منابع ملی مصادره میکرد و با منحرفساختن مسیر آب تعدادی از روستاییان را به خاک سیاه مینشاند.
این دارایی هزینۀ بنای هتلها، کازینوها، کاخها، شرکتها، سازمانهای خیریه و بنیادهای سلطنتی را تأمین و مناصب، مواجب، مستمریها و مقرریهای درباری را هنگفتتر میکرد؛ بدین ترتیب دربار بهصورت مجتمع ملکینظامیِ ثروتمندی درآمد که برای خادمان سلسلۀ پهلوی مقامها، پاداشها و آتیۀ پرسودی عرضه میکرد.[۱]