به پشت در اتاقش رفت و در زد و گفت :«بتول خانم، حالت چطور است؟ حالت خوب شده؟ تب داشتی دیشب.» او همیشه، همینطور احوالپرس کارگرانش بود. با آنان، با صدای بلند صحبت نمیکرد و اسم آنان را سبک به زبان نمیآورد؛ بلکه اسمشان را به نیکی و ادب میگفت و صفت خوبی به آن اضافه میکرد.[۱] این برخوردش با خادمانش بود، ادب در برخورد با مردم و مسئولین که جای خود داشت.