آیتالله خمینی غرق در مطالعه بود و در اتاقش پشت انبوه کتابها یافت میشد. او با تبحّر زیاد، کتب تاریخی و داستانهای سیاسی-اجتماعی معروف، مانند «نگاهی به تاریخ جهان» نهرو و «شوهر آهو خانم» را پیش از انقلاب مطالعه کرده بود. آمادگی برای نماز و تدریس، او را از غرق شدن در کتاب باز میداشت.
منبع فیش
کتاب سایه روشن،سید محمد حسین راجی،چاپ هفتم،
گستره مطالعاتی امام خمینی
بعضی وقتها که برایش چای میبردند، او را در اتاقش نمیدیدند. او پشت انبوه کتابها گم میشد. بسیاری از کتابها هم به صورت نیمهباز در اطرافش چیده شده بودند و او میان خیلِ کتابها مشغول مطالعه میبود. او ساعتها سر در کتاب بود و یک کلمه هم حرف نمیزد؛ مگر این که سؤالی از او میکردند. آماده شدن برای نماز و تدریس بود که باعث میشد قلم بر زمین بگذارد و برخیزد.[۱] آیتالله خمینی آنقدر در کتاب خواندن تبحّر داشت که پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، بیشتر کتب تاریخی و داستانهای معروف را که جنبهی سیاسی و اجتماعی دارند، خوانده بود؛ مثل «نگاهی به تاریخ جهان» نهرو و «شوهر آهو خانم».[۲]