آیتالله خامنهای
او یک کتابخوان حرفهای است و در هنگام مطالعهی یک کتاب، مطالبی را در حاشیهی آن یادداشت میکند. ده سال پیش میگفتند که کتابخانهی شخصیاش ســی هـزار جلد کتاب دارد! او این همه کتاب را برای مطالعهی شخصی و بدون نیّت تشکیل کتابخانه (نظیر کتابخانهی مرحوم آیتالله مرعشی نجفی) گرد هم آورده است. بسیاری از این کتابها را مؤلفان و ناشران و دستگاههای فرهنگی کشور به جهت علاقه، ارائهی گزارش و یا … برای او فرستاده و میفرستند.[۱]
او در یکی از بازدیدهایش از نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، در گفتوگو با ناشران، طوری سراغ آثار ترجمهنشدهی مؤلّفان خارجی را گرفت و دربارهی کتابهای ترجمهشده اظهار نظر کرد که تمام ناشران از این همه تبحّر او در حوزهی کتابشناسی شگفتزده و به وجد آمده بودند.[۲]
این پیشتازی او در مطالعه و علماندوزی باعث شده است که بتواند در تخصّصهای مختلف، مثل یک کارشناس خبره و آگاه صحبت بکند. افراد زیادی از قشرهای مختلف فرهنگی، هنرمندان، قرّاء، روحانیون، دانشگاهیها و … اعتراف میکنند که حرفهای او در ملاقاتهای تخصّصی، کلیّات نیست؛ بلکه زیبا، کارشناسانه و دقیق است. مثلاً پس از ملاقات با جمع برجستگان فلسفه و علوم عقلی، عدّهای از آن جمع گفتند ما تا به حال نام برخی از این علمای فلسفه که آیتالله خامنهای برشمردند، اصلاً نشنیده بودیم![۳] در حوزهی هنر نیز به گفتهی آقای مجید مجیدی، کارگردان باسابقه و برجستهی کشور، یک مسئول فرهنگی در ایران نمیتوان پیدا کرد که به اندازهی آیتالله خامنهای باسواد باشد؛ در موسیقی، تئاتر، هنرهای تجسّمی و … [۴]
