در ۲۵ شهریور ۱۳۲۰، جادهی تهران-قزوین شاهد پیشروی تانکها و کامیونهای نظامی شوروی به سمت پایتخت ایران بود که یادآور حوادث سال ۱۲۹۴ بود. رضا پهلوی، شاه وقت ایران، با وجود شناخت و نفرت از روسها، به جای مقاومت، استعفا داد و از تهران گریخت. او سپس به اصفهان پناهنده شد و از کشور تبعید گردید و ایران را در بحرانی عمیق رها کرد.
منبع فیش
کتاب سایه روشن،سید محمد حسین راجی،چاپ هفتم،ص32.
فرار در بحران و سقوط رضا پهلوی
یک بار دیگر، جادّهی تهران-قزوین زیر پوتینهای سربازان روسی به لرزه درآمد. تانکها و کامیونهای نظامی شوروی، به سمت پایتخت ایران پیشروی کردند. گویی که حادثهی آذر ۱۲۹۴ از نو تکرار میشد. اما این بار، شاه ایران یک شاهزادهی فربهی قاجاری نبود؛ بلکه قزّاق پیری بود که روسها را میشناخت و از آنها متنفّر بود. اما رضا پهلوی به جای این که در مقابل روسها قد علم کند، تمام تنش به لرزه درآمد و استعفانامهاش را نوشت. او در ۲۵ شهریور ۱۳۲۰، از تهران گریخت و به اصفهان پناه برد. سپس، از کشور تبعید شد و ایران را وسط بحران رها کرد.[۱]