عبدالحسین واحدی، یار نزدیک نواب، در حرم حضرت معصومه(س) دیده شده بود و از برنامه ترور حسین علاء در تهران خبر داد. پس از دستگیری در اهواز و انتقال به تهران، در برخوردی با بختیار رئیس ساواک، به دلیل دفاع از احترام خود و مادرش مورد حمله قرار گرفت و با پنج گلوله به شهادت رسید. این واقعه نمادی از مقاومت و وفاداری به عقیده و شرف بود.
منبع فیش
کتاب زشتی ها و زیبایی های کربلا، سیدمحمدحسین راجی، چاپ اول، صفحه46
غیرت دینی عبدالحسین واحدی
آخرین بار عبدالحسین واحدی، یار نزدیک نواب را در حرم حضرت معصومه(س)دیدم. اسلحهای به کمر داشت. میگفت: «حسین علاء برای قراردادی در راه بغداد است. قرار است او را در تهران ترور کنیم. اگر نشد. من کارش را در اهواز تمام میکنم»؛ ولی او را در اهواز دستگیر کردند و سوء قصد به علاء هم نافرجام ماند. وقتی از اهواز به تهران منتقلش کردند، بختیار رئیس ساواک به مادرش توهین کرد، او هم گفته بود: «به من فحشی نده، من سیدم و مادرم فاطمۀ زهرا(س) است» ؛ولی دوباره فحش میشنود. بهسمت بختیار حمله میکند. صدای گلوله بلند میشود. جواب دفاع عبدالحسین واحدی از عقیده و شرفش ۵ تیر بود.[۱]