ضعف و استیصال رضا پهلوی-فروپاشی ارتش ایران-تصمیمات متناقض- فرار پهلوی
چکیده
در پی حمله متفقین در شهریور ۱۳۲۰، رضا پهلوی به سرعت دچار آشفتگی روانی و ضعف جسمانی شد. ارتشش در همان ساعات اولیه متلاشی گردید و او که کاملاً مستأصل شده بود، دست به تصمیمات متناقض زد. سرانجام، وی سراسیمه به بندرعباس رفته و با کشتی انگلیسی از ایران خارج شد.
منبع فیش
کتاب سایه روشن ، سید محمد حسین راجی،چاپ هفتم،ص 8
ضعف و استیصال رضا پهلوی-فروپاشی ارتش ایران-تصمیمات متناقض- فرار پهلوی
پوست و استخوان شده بود. پشتش خم خورده بود و بدون عصا نمیتوانست راه برود. یا به درخت تکیه میزد، یا میگفت برایش صندلی بیاورند. آخر ارتشش در همان ساعات اولیّهای که قوای متّفقین به کشور هجوم آورده بودند، به کلّی از هم پاشید؛ آن قدر که سربازان اسلحهیشان را وسط خیابان و جوی و میدان رها کردند و پا به فرار گذاشتند. با این که فقط دو روز از حملهی متّفقین (یعنی سوّم شهریور ۱۳۲۰) میگذشت، اما رضا پهلوی پاک خودش را باخته بود. آنقدر مستأصل شده بود که کارهای ضد و نقیض و عجیب و غریب انجام میداد و راجع به هرکاری، حتّی با ردههای پایین مشورت میکرد. هر کسی، هر چیزی که میگفت، تصویب میشد! او در ظرف چند روز، خودش را سراسیمه به بندرعبّاس رساند و با یک کشتی انگلیسی، از ایران گریخت.