محمدقلی مجد، مدرس مرکز خاورمیانۀ دانشگاه پنسیلوانیا، در کتاب «رضاشاه و بریتانیا» مینویسد:
به احتمال قریببهیقین امروز تنهاهدف رضاشاه ایجاد یک امپراتوری شخصی است؛ یک باغ بهشت باشکوه که خودش شاه آن است و حتیالامکان تا چشم کار میکند، همۀ زمینهای زراعی به او تعلق دارد؛ اینکه بتواند صدها، بلکه هزاران مایل سفر کند و چشمش به هرچه میافتد، بگوید «مال من» است؛ بنابراین جادهها و خط آهنهایی که دارد میکشد، چیزی نیست جز راههای ارتباطی بین املاک وسیع خودش. علاوه بر تصاحب سریع املاک که از زمان پادشاهیاش بیوقفه ادامه داشته است، آشکارا دارد آخرین قطرۀ مال و منال طبقۀ متموّل را نیز میچلاند.[۱]
