فساد و رضاخان

چکیده

رضا پهلوی، در تقلید از پادشاه مصر، پیرمردی را سوار خودروی خود کرد و صد تومان انعام داد. پیرمرد به جای پول، درخواست معافیت پسرش از خدمت نظام کرد. رضا پهلوی موافقت کرد و دستور داد پول را به رشوه گیرندگان بدهند. متن به فساد گسترده در حکومت او و کسب ثروت از طریق رشوه، تصاحب املاک و خرید ارزان اشاره دارد.

منبع فیش

کتاب سایه روشن- سید محمد حسین راجی – چاپ اول – ص96

فساد و رضاخان

یک روز، یکی از مقامات، از قاهره به ایران برگشت و درباره‌ی رأفت پادشاه مصر و ملاطفت او با مردم، پیش رضا پهلوی صحبت کرد. چیزی نگذشت که رضا پهلوی هم به تقلید از پادشاه مصر، پیرمردی را از بین مردم معمولی، در راه سعدآباد به اتومبیل خود سوار کرد تا به مقصد برساند.

وقتی پیرمرد خواست پیاده شود، رضا پهلوی صد تومان به او انعام داد. پیرمرد هم گفت: «صد تومان را نمی‌خواهم. امر بفرمایید پسر مرا که کمک من است، از خدمت نظام معاف کنند.»[۱] رضا پهلوی هم گفته بود: «این صد تومان را ببر به آن فلان‌فلان‌شده‌ها [رشوه] بده! پسرت را معاف می‌کنند.»  رضا پهلوی با فساد شدیدی که در حکومتش وجود داشت، مبارزه نمی‌کرد؛ چرا که خودش هم فاسد بود و ثروتش را از راه رشوه‌گیری، خریدهایی به ثمن بخس و تصاحب املاک با زور و مصادره به دست آورده بود.[۲]

پاورقی فیش

[1] . خاطرات و خطرات، مهدی‌قلی‌خان هدایت، ص 415. [2]. Iran the Illusion of Power, Robert Graham, p.55.

حلقه وصل

ویرایش کنید

نمایه‌های برتر

طبقه‌بندی‌های برتر

طبقه‌بندی‌ها