سوء مدیریت پهلوی درسوء مدیریت بحران

چکیده

منبع فیش

کتاب جعبه سیاه،سید محمد حسین راجی،چاپ هفتم،صفحه در مقابل هرفیش درج میشود.

سوء مدیریت پهلوی درسوء مدیریت بحران

اسدالله علم در خاطرات خود مینویسد:

«چهارشنبه ۸ دی ۱۳۵۵:

صبح شرفیاب شدم و شاهنشاه را بسیار عصبانی و برافروخته یافتم. گرچه معمول ندارم که بپرسم، ولی چون خیلی خلاف انتظار بود، فوری سؤال کردم. فرمودند هفتۀ پیش که تو نبودی، به این […] احمق گفتم امروز بعدازظهر برای گردش ما فلان کس حاضر باشد. امروز که از او جویا می‌شدم، به من می‌گوید چنین امری نفرموده‌اید. این مردمی که پیر و خرفت می‌شوند، دیگر قدرت کارکردن ندارند. باید واقعاً بازنشسته بشوند. عرض کردم اتفاقاً… پیرمرد مراقب و مواظبی است و هیچ‌وقت میل ندارد موجبات کدورت خاطر مبارک خدای نکرده فراهم شود. نمی‌دانم چطور شده که این پیشامد شده است. دیدم هیچ راه دیگری نیست، جز اینکه پس از این کار را به دندۀ شوخی بیندازم. فوری عرض کردم حالا هم اعلیحضرت همایونی حق ندارید عصبانی بشوید. فرمودند: آخر با یک همچو احمق‌هایی ممکن است عصبانی نشد؟… عادت شاه بر این است اگر کسی را قبلاً در نظر بگیرند، دیگر هیچ‌کس را نمی‌توان جای او گذاشت».(صفحه۶۳)

پاورقی فیش

حلقه وصل

ویرایش کنید

نمایه‌های برتر

طبقه‌بندی‌های برتر

طبقه‌بندی‌ها