اسدالله علم درخاطرات خود مینویسد:
«سهشنبه ۱۸ آذر ۱۳۴۸:
ناهار مهمان والاحضرت اشرف بودم، با رؤسا و مسئولین و وزرا که شاید فکری برای تهیۀ پول مبارزه با بیسوادی بکنیم؛ چون گفتهایم که تا ده سال دیگر (البته سه سال پیش این حرف را گفتهایم) بیسوادی را در ایران ریشهکن خواهیم کرد و حالا حساب میکنیم که هفت سال دیگر عدۀ بیسوادها دوبرابر عدۀ فعلی خواهد بود».(صفحه۵۳)
«یکشنبه ۲ شهریور ۱۳۵۴:
… گزارش امور اجتماعی دربار [را] در خصوص وضع دانشگاهها و وضع تعلیم و تربیت و مبارزه با بیسوادی به عرض رساندم. عرض کردم گزارش، خودش ۱۶۰۰ صفحه است و این ۴۵ صفحه خلاصۀ آن است که باید ملاحظه فرمایید. فرمودند: خلاصهاش را بگو. عرض کردم خودش خلاصه است و لازم است که شاهنشاه بخوانند. فرمودند: به پیشخدمت خوابگاه بده جلوی تخت خواب من بگذارد. مطلب مهمی که در این گزارش به عرض رسیده، [این] است که با تمام مبارزات ما با بیسوادی و تصمیمی که برای ریشهکنساختن آن در ده سال گذشته داشتیم، حالا که هفت سال از شروع مبارزه میگذرد، بر تعداد بیسوادهای کشور دو میلیون نفر هم افزوده شده (البته به علت افزایش جمعیت کشور) و تعداد بیسوادها که هفت سال قبل دوازده میلیون نفر بود، حالا به چهارده میلیون رسیده. بههرحال جای کمال تأسف است. طرقی برای مبارزه با این امر در این گزارش پیشنهاد شده؛ مِنجمله کارکردن دانشجویان در تابستان برای تعلیم سواد و از این مقوله… وضع دانشگاهها هم به عرض مبارک رسیده که چندان تعریفی ندارد».».(صفحه۵۹و۶۰)