در دوران جاهلیت خرافات در اوج خودش بود
مثلا معروف ترین خرافه عطسه بود کسی عطسه می کرد اون روز براش بدیمن بود باید کارش رو متوقف می کرد و دیگه انجام نمی داد خب اسلام آمد گفت آقا این حرفا چیه؟ عطسه می کنی بگو الحمدالله بدیمن هم که نیست اتفاقا خوش یمنه کسی که عطسه بکنه در غیر بیماری سه روز عمرش طولانی می شه تو روایت داریم وقتی عطسه کردید بگید الحمدالله کسی که در کنار شما ایستاده براتون دعا کنه بگه یرحمکم الله باز شما بگی یغفر الله لکم و یرحمکم آداب براش مشخص شد
یا زمانی که شترای یک نفر به صد تا می رسید یک دونه از شترها رو کور می کردند برای اینکه از چشم زخم دور بشن اسلام آمد گفت این کارا چیه زکات باید بدید زکات تون رو بدید به مستضعفین چرا چشم شتر رو کور می کنید
یا برای دفع شیاطین خال کوبی می کردند
یا موقعی که گاو ماده آب نمی خورد گاو نر رو می زدن تا گاو ماده آب بخوره
یا اگر یه شخص ثروتمندی از دنیا می رفت کنار قبرش یک شتر دفن می کردند که روز قیامت سوار بر شتر بشه و سریع تر برسه
یا وقتی مرد برای یک سفر تجاری می رفت رو یکی از درختای خونه اش یک نخی رو گره می زد اگر وقتی برمی گشت گره همون طور بسته مونده بود معلوم می شد خانمش بهش خیانت نکرده اما اگر گره باز شده بود معلوم می شد خانم خیانت کرده در بسیاری از مواقع خانم رو می کشتند