توکل امام خمینی

چکیده

این متن بر اتکای آیت‌الله خمینی به خداوند در تمامی مراحل نهضت و انقلاب اسلامی تاکید دارد. او در مواجهه با وقایع سرکوبگرانه مانند حادثه فیضیه در سال 1342، با اطمینان به خدا، از ترک محل خودداری می‌کرد و معتقد بود که "خدا با ماست". حتی در پاریس، در پاسخ به نگرانی اطرافیان برای بازگشت به ایران، بر توکل خود به خداوند تاکید داشت. در مواجهه با قدرت‌های بزرگ مانند ارتش، آمریکا و اروپا، اطمینان او به خداوند، نقطه اتکای اصلی‌اش بود. این اتکا به قدرت الهی، در دوران محاصره اقتصادی انقلاب نیز ادامه یافت و او معتقد بود که این انقلاب به دست قدرت خدا پیروز شده و توسط همان قدرت حفظ خواهد شد.  

منبع فیش

کتاب سایه روشن- سید محمد حسین راجی – چاپ اول – ص58

توکل امام خمینی

خیالش از بابت خدا تختِ تخت بود. در قضیه‌ی به خاک و خون کشیده شدن طلبه‌های مدرسه‌ی فیضیّه‌ی قم در نوروز ۱۳۴۲، به او هشدار دادند تا منزلش را ترک کند و برای چند شب، به جای دیگری برود؛ اما او گفته بود: «متّکی به خدا باشید. بروید که خمینی از این‌جا به هیچ کجا نخواهد رفت!»[۱]   وقتی هم در پاریس گفته بود: «می‌خواهم پیش ملّتم باز‌گردم و‏‎ ‎‏با آنان باشم»، اطرافیانش که به فکر حفظ جانش بودند، او را از این کار ممانعت کردند؛ اما او گفت: «خدا با ماست!»[۲]‏  در همان روزهای اوّلی هم که به ایران آمده بود، به او گوشزد کرده بودند: «آیا شما کاملاً متقاعد هستی که می‌توانی ادامه بدهی؟ می‌توانی موفّقیت ما را در برابر ژنرال‌های ارتش، آمریکایی‌ها و اروپا تضمین کنی؟» او باز جواب داده بود: «من به خدا اطمینان دارم!»[۳]

آیت‌اللّه خمینی همواره امیدش به خداوند بود؛ حتّی در اوج محاصره‌ی اقتصادی علیه انقلاب اسلامی.[۴]  او معتقد بود: «این انقلاب را‏‎ ‎‏از ابتدا تاکنون، دست قدرت الهی که فوق تمام دست‌هاست، به این‌جا آورده است و همان‏‎ ‎‏یدالله، این انقلاب عظیم را حفظ می‌فرماید.»[۵]

پاورقی فیش

[1] . برداشتهایی از سیره امام خمینی (ره) ج3 ، ص 190 [2]. همان [3] . همان، ج4، ص 126 [4] . همان، ج ۳ ، ص ۱۹۷ [5] . همان، ص 196

حلقه وصل

ویرایش کنید

نمایه‌های برتر

طبقه‌بندی‌های برتر

طبقه‌بندی‌ها