ترس محمد رضا پهلوی-فرار محمدرضا پهلوی پس از کودتای ۲۴ مرداد ۱۳۳۲ _شکست کودتای ۲۴ مرداد و وحشت محمدرضا پهلوی
چکیده
پس از شکست کودتای ۲۴ مرداد ۱۳۳۲، محمدرضا پهلوی با وحشت شدید، ثریا را برای فرار فوری از ایران به مقصد عراق از طریق رامسر و هواپیما بیدار کرد. در شتاب خروج، شاه ثریا را فراموش کرد و هواپیما مجبور به بازگشت شد، که ثریا در نهایت با عجله وارد آن شد و ناخواسته بر اسلحه شاه نشست. این رویداد، اوج اضطراب شاه، پیامدهای شکست کودتا و لحظات پرمخاطره ترک کشور را به تصویر میکشد.
منبع فیش
کتاب سایه روشن، محمد حسین راجی ،چاپ هفتم،ص 9
ترس محمد رضا پهلوی-فرار محمدرضا پهلوی پس از کودتای ۲۴ مرداد ۱۳۳۲ _شکست کودتای ۲۴ مرداد و وحشت محمدرضا پهلوی
ساعت چهار صبح، زنش را بیدار کرد. شانههایش را تکان داد و گفت: «ثریّا! باید هر چه زودتر از اینجا فرار کنیم! هر لحظه ممکن است دشمنان اینجا بریزند و ما را بکشند. باید بدون معطّلی حرکت کنیم!»
ثریّا دستپاچه شد: «کجا برویم؟!»
– خودمان را به رامسر میرسانیم و از آنجا با هواپیما به عراق پناهنده میشویم. یک ثانیه را هم نباید از دست بدهیم! [۱]
عصر دیروز (یعنی بیست و چهار مرداد ۱۳۳۲)، کودتای اوّل آمریکاییها علیه دکتر مصدّق شکست خورده بود و نعمتالله نصیری، حامل حکم عزل مصدّق، دستگیر شده بود. محمّدرضا پهلوی که برای درامانماندن از عواقب شکست کودتا، از چند روز قبل در شمال به سر میبرد، حالا به فکر فرار از ایران افتاده بود.
او آنقدر ترسیده بود که یادش رفت زنش را سوار بر هواپیما کند! پس، هواپیما دوباره پایین آمد و ثریّا هم سوار شد. ثریّا آنقدر عجله داشت که خودش را توی هواپیما انداخت و روی اسلحهی کمری محمّدرضا نشست! [۲]