اسدالله علم، معتمد محمدرضا پهلوی، اعتراف میکند که انتخابات مجلس و هیأت حاکمه تحت کنترل کامل شاه و حزب حاکم بود و نمایندگان از پیش انتخاب میشدند. او به فساد و زد و بند در این فرایند اشاره کرده و قشر بالای جامعه را “اَفسدالنّاس” مینامد. این بیاعتمادی به انتخابات، منجر به مشارکت پایین مردم شد، چنانکه در انتخابات انجمنهای شهرداری تهران در سال ۱۳۵۵، از پنج میلیون نفر جمعیت، تنها حدود ۶۰-۷۰ هزار نفر ثبتنام کردند
منبع فیش
کتاب سایه روشن- سید محمد حسین راجی – چاپ اول – ص81
بیاعتنایی محمدرضا پهلوی به رأی مردم
بیاعتنایی او به رأی مردم به حدّی بود که اسدالله علم، نخستوزیر، وزیر دربار و معتمد چندینسالهی او خطاب به محمد رضا پهلوی میگوید: «هیأت حاکمه که در زیر سایهی قدرت اعلیحضرت، مصون از هرگونه انتقادی است! تکلیف احزاب و مجلسین هم که معلوم است! وکلای مردم هم میدانند به جای فکر آرای مردم، باید مسئولین حزب را … مالی[۱] کنند. دیگر مردم چه معنی دارند؟ فرماندار و استاندار هم که حزبی هستند و دستور حزب را اجرا میکنند. چه کار دارند به آرای مردم؟!» [۲]؛ «بر پدرِ این انتخابات لعنت که پیش و بعد از آن دردسر دارد. حالا سناتورهای شکستخورده سر وقت میآیند و میخواهند انتصابی شوند! […] بعضیها میخواهند که یک عدّه را ما کنار بگذاریم و آنها را جای آنها بگذاریم و عجب این است که لیستهایی با ذکر دلایلی که اینها چهقدر بد و پدرسوخته هستند و باید کنار بروند، خیلی خیلی محرمانه به ما میدهند.واقعاً قشر بالای جامعه ما اَفسدالنّاس هستند.»[۳] به اعتراف علم، نمایندگان مجلس، از پیش، توسّط محمّدرضا پهلوی انتخاب میشدند.[۴] همین خیانت در رأیها باعث شده بود که مردم از انتخابات استقبال نکنند؛ مثلاً در انتخابات انجمنهای شهرداری در سال ۱۳۵۵، از جمعیّت پنج میلیون نفری تهران، فقط شصت هفتاد هزار نفر برای رأی دادن، اسمنویسی کردند![۵]
[1] اسدالله عَلَم در اینجا از لفظی استفاده میکند که از بیان آن معذوریم
[2] . یادداشتهای عَلَم، امیراسداللّه علم، ج 1، صص 318- 317.
[3] . همان، ج 5 ، صص 167 و 168. 168- 167.
[4] . ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، حسین فردوست، ج 1، ص 257.
[5] . یادداشتهای عَلَم، امیراسداللّه علم، ج 6، ص 307